گنجور

 
خواجوی کرمانی

هر صبح که دم ز ملکت خاور زد

چون خیمه برین پنجره ی شش در زد

رفتم بدر خواجه و چون دید مرا

بر خواند براتم و بروتی بر زد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode