آن جوهر جانست که در گوهر کانست
یا می که درو خاصیت جوهر جانست
یاقوت روان در لب یاقوتی جامست
یا چشم قدح چشمه ی یاقوت روانست
زین پس من و میخانه که در مذهب عشّاق
خاک در خمخانه به از خانه ی خانست
در جام عقیقین فکن ای لعبت ساقی
لعلی که ازو خون جگر در دل کانست
یک شربت از آن لعل مفرّح بمن آور
کز فرط حرارت دل من در خفقانست
ما غافل و آن عمر گرامی شده از دست
افسوس ز عمری که بغفلت گذرانست
هر کش غم آن نادره دور زمان کشت
او را چه غم از حادثه ی دور زمانست
در روی تو بیرون زنکوئی صفتی نیست
کانست که دلها همه سرگشته ی آنست
خواجو سخن یار چه گوئی بر اغیار
خاموش که شمع آفت جانش ز زبانست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم عشق و زندگی میپردازد. شاعر به زیبایی و خاصیت عشق اشاره میکند که مانند جوهر و گوهر ارزشمند است. او میگوید که حالا که در دنیای عشق زندگی میکند، حتی خاک میخانه نیز از خانهٔ خان بهتر است. شاعر از ساقی میخواهد که جامی پر از شراب لعل را به او بدهد تا از حرارت دلش بکاهد. او به گذر زمان و از دست رفتن عمر با افسر میافتد و به یاد میآورد که هر کسی غم خاص خود را دارد. در نهایت، شاعر به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دلها اشاره میکند و میگوید که سخن گفتن دربارهٔ یار در برابر دیگران بیفایده است، چون عشق مثل شعلهای است که میتواند آتش بزند.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت و ارزش درونی اشیا اشاره دارد. در واقع، جوهر واقعی هر چیز همانی است که در ذات و باطن آن نهفته است. مانند جواهری که در دل معدن وجود دارد یا همانند می که خاصیتهای خاصی از روح و جان را در خود دارد. این از این نظر مهم است که اصل و جوهر هر چیز در واقعیت آن نهفته است و ظاهر ممکن است فریبنده باشد.
هوش مصنوعی: سنگ یاقوت زیبا در لبِ جام یاقوتی وجود دارد، یا اینکه اشکال براق چشم این جام، به مانند چشمهای از یاقوت میدرخشند.
هوش مصنوعی: از این به بعد من و میخانه، زیرا برای عاشقان، خاکی در خمخانه بهتر از خانهٔ خان است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، زیبای من، در لیوان عقیقینی که در دست داری، شرابی بریز که از آن، قطراتی از خون جگر در دلها جاری میشود.
هوش مصنوعی: یک لیوان از آن نوشیدنی خوشمزه و قرمز رنگ به من بده، زیرا گرم شدم و دل من در حالت تنگی و ناراحتی قرار دارد.
هوش مصنوعی: ما غافل هستیم و این عمر با ارزش از دست میرود. افسوس بر زمانی که با بیتوجهی گذشت.
هوش مصنوعی: هر کسی که در غم آن انسان بینظیر و غریب است، نباید نگران وقایع و حوادث زمانه باشد.
هوش مصنوعی: زیبایی و ویژگیهای تو به قدری منحصربهفرد است که هیچ کدام از صفات دیگران قادر به جلب توجه دلها نیستند و همه به سوی تو جذب شدهاند.
هوش مصنوعی: بهتر است درباره محبت خود با دیگران صحبت نکنی، چرا که کلام تو برای معشوق همچون نوری است که جان او را روشن میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الْمِنَّةُ لِلّٰه که این ماهِ خزانست
ماهِ شُدن و آمدنِ راهِ رَزانست
از بسکه درین راهِ رز انگور کشانند
این راهِ رَز ایدون چو رهِ کاهکَشانست
چون قُوسِ قُزَح برگِ رَزان رنگبهرنگند
[...]
هجران تو ای شهره صنم باد خزانست
کاین روی من از هجر تو چون برگ رزانست
در طبع نشاطم طمع وصل چنانست
در باغ دلم باد فراق تو همانست
رازی ز ازل در دل عشاق نهانست
زان راز خبر یافت کسی را که عیانست
او را ز پس پردهٔ اغیار دوم نیست
زان مثل ندارد که شهنشاه جهانست
گویند ازین میدان آن را که درآمد
[...]
صدر ثقة الدین کنف خلق جهانست
خاک دراو کعبهٔ اشراف زمانست
آراسته از طالع او روی سپهرست
افروخته از طلعت او صحن جهانست
در خدمت او تقویت خرد و بزرگست
[...]
ای دیده در آن شکل و شمایل نظری کن
گر زآنکه تو را آرزوی دیدن جانست
روئیست در آن چشم جهانی متحیر
زلفی که پریشانی احوال جهانست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.