هیچ شکّر چو آن دهان دیدی
هیچ تنگ شکر چنان دیدی
آن زمانت که در کنار آمد
جز کمر هیچ در میان دیدی
در چمن همچو شمع مجلس ما
طوطئی آتشین زبان دیدی
راستی را شمائل قد او
هیچ در سرو بوستان دیدی
دلرباتر ز زلف و عارض او
شاخ سنبل بر ارغوان دیدی
در فغانم ز دست قاتل خویش
کشته را هیچ در فغان دیدی
همچو غرقاب عشق او خواجو
هیچ دریای بیکران دیدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ شکر چو آن دهان دیدی؟
هیچ تنگ شکر چو آن دیدی؟
این زمانت که در کنار آمد
جز کمر هیچ در میان دیدی؟
در چمن همچو شمع مجلس ما
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.