هیچ شکّر چو آن دهان دیدی
هیچ تنگ شکر چنان دیدی
آن زمانت که در کنار آمد
جز کمر هیچ در میان دیدی
در چمن همچو شمع مجلس ما
طوطئی آتشین زبان دیدی
راستی را شمائل قد او
هیچ در سرو بوستان دیدی
دلرباتر ز زلف و عارض او
شاخ سنبل بر ارغوان دیدی
در فغانم ز دست قاتل خویش
کشته را هیچ در فغان دیدی
همچو غرقاب عشق او خواجو
هیچ دریای بیکران دیدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این سروده به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره میکند و میگوید که چنین زیبایی و شیرینی را در هیچ چیز دیگر ندیده است. او توصیف میکند که هیچ شکر و شکرینی به پای لبان معشوق نمیرسد و در کنار او، تنها کمری زیبا دیده میشود. در عین حال، او عشق خود را همچون شمعی در چمن درخشان میبیند و دلربایی معشوق را از دیگر زیباییهای طبیعت برتر قلمداد میکند. شاعر در نهایت از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق میگوید و عشق را به دریای بیکران تشبیه میکند که غرق در آن شده است.
هوش مصنوعی: هیچ شیرینیای به اندازهی آن دهان زیبا نیست و هیچ تنگیای به اندازهی شیرینی آن دهان احساس نمیشود.
هوش مصنوعی: زمانی که در کنار هم بودید، جز کمر هیچ چیز دیگری را در میان خود ندیدید.
هوش مصنوعی: در میان چمنزار، مانند شمع در مجالس، یک طوطی با زبان آتشین را دیدی.
هوش مصنوعی: آیا واقعاً زیباییهای قد او را در قامت درختان باغ مشاهده کردهای؟
هوش مصنوعی: آیا زیباتر از موها و چهرهاش، گلی به یاد میآوری که روی درخت ارغوان شکفته باشد؟
هوش مصنوعی: من از دست قاتلم در فریاد هستم، اما تو هیچ نشانهای از کشته شدن را در این فریادها ندیدی.
هوش مصنوعی: مانند دریای بیکرانی که در عشق او غرق شدهای، آیا هیچ دریای وسیعی را دیدهای؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ شکر چو آن دهان دیدی؟
هیچ تنگ شکر چو آن دیدی؟
این زمانت که در کنار آمد
جز کمر هیچ در میان دیدی؟
در چمن همچو شمع مجلس ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.