زهی روی دل افروزت چراغ و چشم هر دیده
مرا صد چشمه در چشم و ترا صد دیده در دیده
نکرده در جهان کامی بجز وصلت تمنّا دل
ندیده بر فلک روزی چو رخسارت قمر دیده
من از آن گوی سیمینت چو چوگان گشته سرگشته
وزان چوگان مشکینت بسر چون گوی گردیده
کنار از من چه می جوئی بیابنگر که بی رویت
کنارم می کند هر شب پر از خون جگر دیده
از آن مثل تو در عالم نیامد در نظر ما را
که بی روی تو بر عالم نیاندازد نظر دیده
ببوی آنک هم روزی بر آید اختر بختم
ز مهرم اختر افشاند همه شب تا سحر دیده
برون از اشک رخسارم نباشد و چه سیم وزر
ولی هرگز کجا باشد ترا بر سیم و زر دیده
گناه ار دیده کرد اول چرا تهمّت نهم بر دل
وراز دل در وجود آمد چه تاوانست بر دیده
ز دست چشم خون افشان و سر بگذشت سیلابم
ببین آخر که خواجو را چه میآرد به سر دیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شوقی عمیق و بیپایان است. شاعر با ابراز احساسات شدید نسبت به معشوق خود، زیبایی و جذابیت او را توصیف میکند و اشاره مینماید که هیچ چیزی در دنیا به اندازه وصال معشوق برای او ارزش ندارد. همچنین او به انعکاس درد و رنج ناشی از دوری از محبوب اشاره میکند و میگوید که حتی اگر در زندگی چیزهای باارزشی چون طلا و نقره داشته باشد، باز هم نمیتواند جایگزین حضور معشوقش باشد. در نهایت، شاعر به ناگزیری ابراز محبت و زیبایی معشوق تاکید میکند و نشان میدهد که تمام افکار و احساساتش درگیر اوست و این عشق غیرقابل اجتناب است.
هوش مصنوعی: ای چهره دلنواز تو، روشنیبخش چهرهام هستی و چشم هر بینندهای. برای من هر چشمی به مانند صد چشمه است و تو نیز در دیدهام صد چشم داری.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ کامی جز وصال معشوق نصیب من نشده و دل من هیچ خوشی ندیده است. روزی که چهرهات به مانند ماه بر آسمان نمایان شد، انگار همه چیز تغییر کرد.
هوش مصنوعی: من مانند گوی نقرهای از دست تو سردرگم شدم و مثل گوی سیاه، در گرداب عشق تو میچرخم.
هوش مصنوعی: کنار من چه چیزی را میخواهی پیدا کنی؟ کافی است نگاهی بیندازی و ببینی که نبودن تو چقدر بر دلم فشار میآورد و هر شب چقدر دلم را میسوزاند.
هوش مصنوعی: هیچگونه موجودی مانند تو در دنیای ما نیست، چرا که بدون چهرهی تو، هیچ چیزی در نظر ما جالب و زیبا نیست.
هوش مصنوعی: به زودی روزی خواهد آمد که ستارهی خوشبختیام به خاطر عشق من، نورش را بر من میتاباند و من در تمام شبها تا سپیدهدم، آن را در چشم خود خواهم دید.
هوش مصنوعی: هرگز اشک بر صورت من نمیریزد، حتی اگر زیبا و دارای طلا و نقره باشم، اما هرگز نمیتوانم تو را بر روی طلا و نقره ببینم.
هوش مصنوعی: اگر گناه را از ابتدا با چشم خود ببینم، پس چرا بار تهمت را بر دل میزنم؟ و راز دل در درونم به وجود آمده است، آیا پیامدی بر دیدن این حقیقت وجود دارد؟
هوش مصنوعی: از چشمانم چنان اشکی جاری است که گویا سیلابی از غم را به همراه دارد. ببین که چه حال و روزی برای خواجو پیش آمده است و چه دشواریهایی را تحمل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زهی روی دل افروزت چراغ منظر دیده
خیال خال هندویت مقیم کشور دیده
ندارد مجلس روحانیان بی عارضت نوری
در آ در مصر جان ای آفتاب خاور دیده
اگر محرم نباشد دیده و دل در حریم تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.