زهی خطی بخطا برده سوی خطّه ی چین
گرفته چین بدو هندوی زلف چین برچین
نموده لعل لبت ثلثی از خط یاقوت
بنفشه ات خط ریحان نوشته بر نسرین
چو صبحدم متبسّم شدی فلک پنداشت
که از قمر بدرخشید رشته ی پروین
ز لعل دختر رز چون مراد بستانم
که کشف آن نکند محتسب برای رزین
عجب ز جادوی مستت که ناتوان خفته
نهاده است کمانش مدام بر بالین
چه شد که با من سرگشته کینه می ورزی
ز ذرّه مهر نباشد بهیچ رو در کین
اگرچه رفت بتلخی درین طلب فرهاد
نرفت از سر او شور شکّر شیرین
گل ارچه هست عروس تتق نشین چمن
گلی چو ویس نباشد بگلستان رامین
چو در سخن ید بیضا نموده ئی خواجو
چگونه نسبت شعرت کنم بسحر مبین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و حاوی مفاهیم عشق، طبیعت و هنر است. شاعر با استفاده از تشبیهات و استعارات مختلف، به تعریف ویژگیهای خاص چهره و زلف معشوق میپردازد. او میگوید که لبهای معشوق مانند لعل و چهرهاش مانند قمر میدرخشد و اشاره به زیبایی طبیعت و گلها دارد. همچنین شاعر به حسادت و کینهای که در رابطه وجود دارد اشاره میکند و ناپایداری عشق و تنشهای آن را بررسی میکند. در نهایت، شاعر به قدرت شاعری و هنرمندی خود اشاره میکند و میخواهد بداند که چگونه میتواند نسبت به شعر خود احساس کند و آن را به دیگران منتقل کند.
هوش مصنوعی: چه خطی زیبا و بینقصی که به طرف سرزمین چین کشیده شده، و زیبایی چین را با موهای هندو گونهاش تزیین کرده است.
هوش مصنوعی: لبان تو به رنگ لعل، مانند خطی از یاقوت و بنفشه هستند و بر گل نسرین نوشتهای به زیبایی گل ریحان.
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح دم چهرهی تو به لبخند درآمد، آسمان گمان کرد که از میان ستارهها، قمر (ماه) به درخشش درآمده و ستارههای پروین (پارس) با هم درخشان شدند.
هوش مصنوعی: از زیبایی دختر گل چون خواستهام بهرهمند شوم که نگهبان این راز را فاش نکند.
هوش مصنوعی: عجب از تاثیر جذابیتی که تو داری! به طوری که حتی کسی که ناتوان و بیحال به نظر میرسد، همیشه کمانش را کنار سرش گذاشته و انتظار دارد که آماده باشد.
هوش مصنوعی: چرا نسبت به من که سرگردانم کینه میورزی؟ از ذرهای عشق هم نباید در کینه وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: هرچند که فرهاد در جستوجوی عشق با تلخیها روبهرو شد، اما هیچگاه از شوق و شیرینی عشق خود کاسته نشد.
هوش مصنوعی: اگرچه گل، عروس باغ و چمن است، اما اگر گلی مثل ویس در باغ نباشد، گلستان مانند رامین نخواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی در کلام خود معجزهای بزرگ به نمایش گذاشتهای، چگونه میتوانم شعر تو را به سحر و جادو تشبیه کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.