کسی کزان سر زلف دو تا نمی ترسد
معّینست که از اژدها نمی ترسد
مرا ز طعن ملامت گران مترسانید
که برگ بید ز باد هوا نمی ترسد
مریض شوق ز تیر ستم نمی رنجد
قتیل عشق ز تیغ جفا نمی ترسد
از آن دو جادوی عاشق کش تو می ترسم
کزان بترس که او از خدا نمی ترسد
چنین که خون اسیران بظلم می ریزد
مگر ز هیبت روز جزا نمی ترسد
هزار جان گرامی فدای بالایت
بیا که کشته ی عشق از بلا نمی ترسد
گر از عتاب تو ترسم تفاوتی نکند
کدام بنده که از پادشا نمی ترسد
از آن ز چشم خوشت خائفم که هندوئیست
که از سیاست ترک ختا نمی ترسد
کسی که تیر جفا می زند برین دل ریش
مگر ز ضربت تیغ قضا نمی ترسد
مرا بزخم قفا گفتمش ز پیش مران
که زخم خورده ی هجر از قفا نمی ترسد
بطیره گفت که خواجو چنین که می بینم
ز نوک عمزه ی خونریز ما نمی ترسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان ترس و شجاعت انسانها پرداخته است. او میگوید که کسی که از زلف محبوبش نمیترسد، به وضوح از اژدها هم نمیترسد. شاعر از طعنه و ملامت دیگران هراسی ندارد و میگوید عاشق واقعی حتی از تیر ستم نیز رنج نمیبرد. او تنها از دو چیز میترسد: از جادو و قدرتی که از خدا نمیترسد. او به چالشهای زندگی اشاره میکند و میگوید که اگر فقط به عتاب و تنبیه محبوبش ترس داشته باشد، تفاوتی در رابطهاش ایجاد نمیکند، چرا که همه انسانها از قدرت پادشاه میترسند. در نهایت، شاعر به احساسات عاشقانه و خستگی ناشی از جدایی اشاره میکند، و بیان میکند که زخمهای محبت او را دلسرد نمیکنند.
هوش مصنوعی: کسی که از زیبایی و فریبندگی موهای دو رنگ نمیترسد، معلوم است که از اژدها هم نمیترسد.
هوش مصنوعی: دوستان ملامتگر مرا از سرزنشهایشان نترسانند؛ چرا که همانطور که برگ بید به خاطر باد نمیلرزد، من نیز تحت تاثیر طعنهها و انتقادات قرار نمیگیرم.
هوش مصنوعی: عاشقانی که به شدت درگیر عشق هستند، از دردها و سختیهای عشق نمیآورند و نمیترسند. آنها با وجود رنج و مشکلات، به عشق خود ادامه میدهند و به عشقشان وفادار میمانند.
هوش مصنوعی: خود را در برابر جذابیتهای عاشقانه تو میبندم، چرا که از کسی بترس که از قدرت خداوند هراسی ندارد.
هوش مصنوعی: آیا اینطور نیست که خون انسانهای بیگناه به علت ظلم جاری میشود، ولی ظالم از عواقب کاری که کرده نمیترسد و به حساب روز قیامت فکر نمیکند؟
هوش مصنوعی: هزاران جان ارزشمند خود را فدای بال و پر تو میکنم. بیا که عاشق، از خطر و مشکل نمیترسد.
هوش مصنوعی: اگر از سرزنش تو بترسم، فرقی نمیکند؛ زیرا همه بندگان از پادشاه میترسند.
هوش مصنوعی: من از زیبایی چشمانت میترسم، چون مانند هندوئی هستی که از تزویر و فریب وحشت ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که به دل شکستهام گزند میزند، آیا از ضربههای سرنوشت نمیترسد؟
هوش مصنوعی: غمی که از پشت به من ضربه میزند، اهمیت ندارد، زیرا کسی که از درد جدایی رنج میبرد، دیگر از زخمهای جدید نمیترسد.
هوش مصنوعی: بطیره میگوید که با دیدن خواجو متوجه میشود او از نوک تیر با خونریزیاش نمیترسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۶
هزار جان گرامی فدای بالایت
بیا که کشته ی عشق از بلا نمی ترسد
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
هزار جان گرامی فدای جانانه
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.