فروغ عارض او یا سپیده سحرست
که رشک طلعت خورشید و طیره ی قمرست
لطیفه ایست جمالش که از لطافت و حسن
ز هر چه عقل تصور کند لطیف ترست
برون ز نرگس پر خواب و روی چون خور دوست
گمان مبر که مرا آرزوی خواب و خورست
ز هر که از رخ زیبای او خبر پرسم
چو نیک بنگرم آنهم ز شوق بیخبرست
اگرچه مایه ی خوبی لطافتست ولیک
ترا ورای لطافت لطیفه ی دگرست
بدین صفت ز تکبّر بدوستان مگذر
اگرچه عمر عزیزی و عمر بر گذرست
بهر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال روی توام ایستاده در نظرست
اگر تو شور کنی من ترش نخواهم شد
که تلخ از آن لب شیرین مقابل شکرست
ز بی زریست که آب رخم رود برباد
اگرچه کار رخ از سیم اشک همچو زرست
مرا هر آینه لازم بود جلای وطن
چرا که مصلحت کار بیدلان سفرست
ز بحر شعر مر او را بسی غنیمتهاست
که از لطافت خواجو سفینه پر گهرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و لطافت معشوق پرداخته است. شاعر با استفاده از تشبیههای دلنشین و زبانی شاعرانه، به زیبایی چهرهی او اشاره میکند و آن را برتر از همهی تصورات عقلانی میداند. او به این نکته تاکید میکند که عشق و زیبایی او فراتر از لذتهای دنیوی است و حتی در غیابش، یاد او در ذهن شاعر همواره حاضر است. شاعر با بیان اینکه هرجا نگاه کند فقط تصویر معشوق را میبیند، حس شوق و اشتیاق عمیق خود را نسبت به او بیان میکند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که سفر و دوری از وطن برای او به مصلحت است، چرا که دنیای شعر و ادبیات او را غنی میسازد.
هوش مصنوعی: چهرهٔ او مانند نور صبح است که باعث حسادت خورشید و ماه میشود.
هوش مصنوعی: جمال او همچون لطیفهای است که از هر آنچه عقل توان تصورش را دارد، لطیفتر و زیباتر است.
هوش مصنوعی: از چشمهای خوابآور و چهرهی چون خورشید دوست، این تصور را نکن که من آرزوی خواب و خوراک دارم.
هوش مصنوعی: هر وقت از کسی دربارهٔ زیبایی او بپرسم، وقتی به دقت فکر میکنم، متوجه میشوم که او هم از عشق و شوق بیخبر است.
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی و نرمی دلنشین است، اما تو فراتر از این زیبایی، ویژگی دیگری داری که خاص و منحصر به فرد است.
هوش مصنوعی: با این ویژگی که از خودت تکبر را کنار بگذاری، از دوستان دور نشو، حتی اگر عمر گرانبهایی داری و زمان در حال گذر است.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه میکنم، به خاطر شدت شوق، تصویر روی تو در ذهنم حاضر است.
هوش مصنوعی: اگر تو احساسی قوی و پرشور را بروز دهی، من ناراحت یا دلخور نخواهم شد، چون تلخی از طعم شیرینی که در برابر شکر وجود دارد، گذراست.
هوش مصنوعی: از بیزنگاری چهرهام آبرویم بر باد میرود، هرچند که زیبایی چهرهام مانند سیم، درخشندگی اشکها را دارد.
هوش مصنوعی: هر بار بر من واجب بود که وطن را ترک کنم، زیرا سفر برای افرادی که بیدارند و اندیشه دارند، به سود و مصلحت آنهاست.
هوش مصنوعی: او از دنیای شعر بهرهمند است و به دلیل لطافت کلام خواجو، میتوان او را همچون کشتیای پر از جواهرات دانست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدایگانا امشب نشاط ساز بدانک
پدرش ز آهن بودست و مادرش حجرست
بصورت شجری و ز خفچه او را برگ
که از عقیق و ز یاقوت بار آن شجرست
زبانههاش چو شمشیر های زر اندود
[...]
هر آن دلی که ترا، سیدی بدان نظرست
خطر گرفت اگرچه حقیر و بیخطرست
خدایگانا ، تیغ تو صورت ظفرست
دل کریم تو گنج بدایع هنرست
فضایل تو بجسم خرد درون جانست
شمایل تو بچشم کرم درون بصرست
کف تو کان مکارم شدست در گیتی
[...]
زمانهٔ گذران بس حقیر و مختصرست
ازاین زمانهٔ دون برگذر که بر گذرست
به حل و عقد جهان را زمانهایست دگر
که پیشکار قضا و مدبر قدرست
کف کفایت و رای صواب صدر اجل
[...]
به نرد باختن اندر بلا و درد سرست
ازو حذر کن و بگریز گر ترا بصرست
صلاح خویش نگهدار و نا فلاح مجوی
که در صلاح و فلاح تو نرد کینه ورست
به جاه ازو خللست و به فضل ازو نقصان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.