خوشا به مجلس شوریدگان درد آشام
به یاد لعل لبش نوش کرده جام مدام
چنین شنیدهام از مفتی، مسائل عشق
که مرد پخته نگردد مگر ز باده خام
جفا و نکبت ایام چون ز حد بگذشت
بیار باده که چون باد میرود ایام
خیال زلف و رخت گر معاونت نکند
چگونه شام به صبح آوردند و صبح به شام
مرا ز لوح وجود این دو حرف موجودست
دل شکسته چو جیم و قد خمیده چو لام
اگر به بام بر آئی که فرق داند کرد
که طلعت تو کدامست و آفتاب کدام
دمی ز وصل تو گفتم مگر به کام رسم
دمم به کام فرو رفت و بر نیامد کام
به راه بادیه هر کس که خون نکرد حلال
حرام باد مر او را وصال بیت حرام
اگر به کنیت خواجو رسی قلم درکش
که ننگ باشد ار از عاشقان برآید نام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف شور و شوق عشق و درد و رنج ناشی از آن میپردازد. شاعر از لذتهای لحظهای زندگی، به ویژه نوشیدن شراب، سخن میگوید که در مواجهه با مشکلات و ناکامیها به کمک میآید. او تأکید میکند که عشق واقعی تنها با تجربه و درد به دست میآید و در نهایت به یاد عشق و زیبایی محبوبش، نگاهی به شکنندگی زندگی و زمان میکند. شاعر به خلأ موجود در دل و چگونگی گذر زمان اشاره میکند و از مفاهیم عشق، وصال و جدایی سخن میگوید، در حالی که هشدار میدهد که نباید در جستجوی عشق به ننگ و عار دچار شد.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسانی که در جمع دیوانگان هستند و از درد و رنج خود میگویند، آنها هر لحظه به یاد لب زیبا و دلفریب او نوشیدنی میخورند و غرق لذتاند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در مورد عشق و مسائل آن، کسی که به طور کامل و عمیق تجربه کرده باشد و به بلوغ رسیده باشد، تنها زمانی به درک صحیح میرسد که از جوانی و شور و شوق آن بگذرد و تجربههای سخت و چالشها را پشت سر گذاشته باشد. یعنی برای درک عمیق عشق، نیاز به تجارب و چشیدن لطائف آن است.
هوش مصنوعی: زمانه با مشکلها و سختیهایش بسیار طاقتفرسا شده است. بیا رازی و نوشیدنی بیاور که مثل نسیم، این روزها به سرعت میگذرد.
هوش مصنوعی: اگر خیال زیباییهای تو یاری نکند، پس چگونه میتواند شب به صبح و صبح به شب تبدیل شود؟
هوش مصنوعی: در وجود من تنها دو واژه وجود دارد: دل شکستهای که مانند حرف "ج" است و قد خمیدهای که شبیه حرف "ل" میباشد.
هوش مصنوعی: اگر به بالای خانه بروی، چه کسی میتواند تشخیص بدهد که چهره تو کدام است و نور خورشید کجاست؟
هوش مصنوعی: لحظهای از وصالت سخن گفتم تا شاید به خواستهام برسم، اما خواستهام در گلویم ماند و به بیرون نیامد.
هوش مصنوعی: هر کس که در مسیر دشواریها تلاش نکند و حلال و حرام را نادیده بگیرد، نباید به وصل و خوشبختی امید داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر به نام مستعار خواجو رسیدی، قلم را کنار بگذار، چون این عیب است اگر نام عاشقان بر زبان آید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند
[...]
سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای
چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام
همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر
بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام
امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام
بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام
بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز
امین ملت و ملت بدو گرفته نظام
سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر
[...]
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند
[...]
بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام
بر من آمد وقت سپیده دم به سلام
درست گفتی کز عارضش برآمده بود
گه فرو شدن تیره شب سپیده بام
ز عود هندی پوشیده بر بلور زره
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.