جان توجه بروی مهوش کرد
دل تمسّک بزلف دلکش کرد
مهر رویش که آب آتش برد
خاک بر دست آب و آتش کرد
آنک کارم چو طرّه بر هم زد
همچو زلفم چرا مشوش کرد
ابرویش تا چه شد که پیوسته
برمه و مشتری کمانکش کرد
هر خدنگی که غمزه اش بگشود
نسبتش دل بتیر آرش کرد
مردم دیده ام بخون جگر
صفحه ی چهره را منقّش کرد
روز خواجو بروی او خوش بود
خوش نبود آنک رفت و شب خوش کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی دلدادگی و زیبایی معشوق است. شاعر به زیباییهای مهوش (معشوق) اشاره میکند و از قدرت جاذبه و تأثیر او بر دل و جانش صحبت میکند. او زیبایی موی معشوق را به طره و زلف تشبیه میکند و میگوید که این زیبایی به گونهای دلش را مشوش کرده است. همچنین از ابروهای معشوق و تأثیر آنها بر دل و احساساتش میگوید، و در نهایت به یاد روزهای خوشی که در کنار او بوده، اشاره میکند و حسرت شبهای دوری را میزند. این شعر ترکیبی از عشق، زیبایی و درد فراق است.
هوش مصنوعی: وجودش با زیباییهایش دل را به خود جلب کرده و دل به گرایش به موهای دلنشینش دل بسته است.
هوش مصنوعی: جاذبه و زیبایی چهرهاش، مانند آبی است که میتواند آتش را خاموش کند، در حالی که خاک، همزمان در دست آب و آتش به وجود میآید.
هوش مصنوعی: وقتی که کارم به هم ریخت، مانند موهای پریشانم شد؛ چرا باید باعث به هم ریختن احساسات و افکارم شود؟
هوش مصنوعی: ابروی او به قدری زیبا و جذاب است که دائما در برابر زیباییهای دیگر، مانند برمه و مشتری، خود را مینمایاند و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: هر تیر که از چشمان او پرتاب میشود، دل را به یاد آرش میاندازد.
هوش مصنوعی: مردمی را دیدهام که با درد و رنج زیاد، نقش و نگاری بر چهرهشان ایجاد کردهاند.
هوش مصنوعی: روزهایی که خواجو به دیدن او میرفت، بسیار شیرین و خوشایند بود، اما حالا که او رفته است، شبها نیز دیگر خوشایند نیستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون ز ذوق صفاش بیهش کرد
همه در عشق او فرامش کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.