ای آنکه شبت جیب ثریا بگرفت
آهم ز غمت دامن جوزا بگرفت
از آتش رویت جگر گلاله بسوخت
از قد تو کار سرو بالا بگرفت
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای آنکه شبت جیب ثریا بگرفت
آهم ز غمت دامن جوزا بگرفت
از آتش رویت جگر گلاله بسوخت
از قد تو کار سرو بالا بگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دیده خال روی تو جا بگرفت
در دل قد چون سرو تو مأوا بگرفت
از لعل لب تو آتشی بس سوزان
ای نور دو دیده بین که در ما بگرفت
چون عشق دل رمیده از ما بگرفت
آرام ز جان ما شکیبا بگرفت
گفتم دستم اشک بگیرد او خود
دستم بگرفت و دامنم را بگرفت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.