گلی برنگ تو از غنچه بر نمی آید
بتی بنفش تو از چین بدر نمی آید
مرا نپرسی و گویند دشمنان که چرا
ز پا فتادی و عمرت بسر نمی آید
چه جرم کردم و از من چه در وجود آمد
که یادت از من خسته جگر نمی آید
شدم خیالی و در هر طرف که می نگرم
بجز خیال توام در نظر نمی آید
بیار باده ی گلگون که صبحدم زخمار
سرم چو نرگس مخمور بر نمی آید
بجز مشاهده دوستان نباید دید
چرا که دیده بکاری دگر نمی آید
که آورد خبری زان بخشم رفته ی ما
که مدتیست که از وی خبر نمی آید
ز کوهم این عجب آید ز حسرت فرهاد
که سیل خون دلش در کمر نمی آید
با شک و چهره ی خواجو کی التفات کند
کسی که در نظرش سیم و زر نمی آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساس ناامیدی و longing (اشتیاق) را نسبت به محبوبش بیان میکند. او میگوید که زیبایی معشوقش بینظیر است و یادش از او رخت بربسته است. شاعر به نوعی سردرگمی و دلزدگی از دوری معشوق اشاره دارد و میگوید که هیچچیز جز خیال محبوب در ذهنش نمیآید. او از درد و غم عشق صحبت میکند و به فراق و غم جدایی اشاره میکند، بهطوریکه حتی حضور دیگران نیز برایش بیمعنا شده است، و تنها به یادآوری دوستانش دلخوش است. در نهایت، او برlack (کمبود) خبری از محبوب و حسرت فرهاد (شخصیتی عاشق در افسانهها) تأکید میکند.
هوش مصنوعی: هیچ گل و غنچهای نمیتواند به زیبایی تو باشد و هیچ معبودی به رنگ بنفش تو نمیتواند ظاهر شود.
هوش مصنوعی: من را نمیپرسی و دشمنان میگویند که چرا از پا افتادهای و عمرت به پایان نمیرسد.
هوش مصنوعی: من چه خطایی مرتکب شدم و چه چیزی در وجود من ایجاد شده که یاد من در تو احساس خستگی نمیکند؟
هوش مصنوعی: من به مرحلهای رسیدهام که هر جا نگاه میکنم، فقط تصور تو در ذهنم میچرخد و چیز دیگری نمیبینم.
هوش مصنوعی: میخواهم می گوارای سرخ تری بیاوری، زیرا در صبح به خاطر مستی، حال و هوای من مثل نرگس مست است و نمیتوانم از جا بلند شوم.
هوش مصنوعی: فقط باید دوستان را دید و بس، چرا که چشم به چیز دیگری نمیتواند بیفتد.
هوش مصنوعی: خبرهایی از معشوق ما به دست آمده که از مدتها پیش او را ندیدهایم و از او هیچ خبری به ما نمیرسد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به این که از بلندیهای کوه، احساس شگفتی به من دست میدهد از حسرت فرهاد. او که به خاطر عشق، به سختیهایی که پیش رو دارد، دچار عذاب است و خون دلش را در وجودش احساس میکند، اما نتوانسته از این مشکلات رهایی یابد. به نوعی، درد و رنج فرهاد به خاطر عشقی ناکام، در زیر فشار کوه درونیاش حس میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در نگاهش به طلا و نقره توجهی ندارد، با ظاهری نگران و شکاک، به خواجو توجهی نخواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.