آن ماه پری رخ را در خانه نمی بینم
وین طرفه که بی رویش کاشانه نمی بینم
بینم دو جهان یکموی از حلقه ی گیسویش
وز گیسوی او موئی در شانه نمی بینم
گنجیست که جز جانش ویرانه نمی یابم
شمعیست که جز عقلش پروانه نمی بینم
از خویش ز بیخویشی بیگانه شدم لیکن
جز خویش در آن حضرت بیگانه نمی بینم
هر چند که جانانه در دیده ی باز آید
تا دیده نمی دوزم جانانه نمی بینم
چون دانه ببیند مرغ از دام شود غافل
من در ره او دامی جز دانه نمی بینم
چندانک بسر گردم چون اشک درین دریا
جز اشک درین دریا دُردانه نمی بینم
اینست که مجنونرا دیوانه نهد عاقل
ورنی من مجنونش دیوانه نمی بینم
تخفیف کن از دورم ساقی دو سه پیمانه
کز غایت سرمستی پیمانه نمی بینم
بفروش بمی خواجو خود را که درین معنی
جز پی مغان کس را فرزانه نمی بینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شدت از دوری محبوبش نگران و غمگین است. او نمیتواند زیباییهای زندگی را بدون وجود محبوبش ببیند و احساس خالی بودن میکند. به تصویر کشیدن محبوب به عنوان گنجی منحصر به فرد و شمعی که پروانهاش تنها عقل اوست، نشاندهنده عمیقترین وابستگی و عشق اوست. هرچند شاعر در تلاش است تا احساساتش را کنترل کند، اما در فضای دوری از محبوب، تنها حس غم و ناامیدی در او باقی مانده است. او همچنین اشاره میکند که هیچ چیز جز عشق و یاد محبوب برایش اهمیت ندارد و به نوعی در دام عشق گرفتار شده است. در پایان، با دادخواست از ساقی، به نیاز به آموزههای عمیقتر و معرفت اشاره میکند تا درک بهتری از عشق و هستی پیدا کند.
هوش مصنوعی: من در خانه هیچ نشانی از آن ماه روی زیبا نمیبینم و جالب اینکه بدون او حتی در خانهام هم آرامش نمییابم.
هوش مصنوعی: من در دو جهان فقط یک تار مو از حلقهی گیسوی او را میبینم و از گیسویش هیچ مویی در شانهام نمیبینم.
هوش مصنوعی: این سخن به زیبایی اشاره دارد به موجودیتی ارزشمند که فقط روح و جان آن را میتوان یافت و هیچ چیزی دیگری را در کنار آن نمیتوان به اعتبارش افزود. همچنین به دانشی یا بصیرتی اشاره میکند که تنها با عقل و آگاهی میتوان به آن پی برد، و نه با هیجان و احساسات. در واقع، این گزاره بر ارزش و اهمیت عقل و روح در زندگی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: من از خودم دور شدم و بیخودی را تجربه کردم، اما در آن حالت جز خودم هیچ چیز دیگری نمیبینم.
هوش مصنوعی: اگرچه محبوب من در برابر چشمانم قرار میگیرد، اما چون به او خیره نمیشوم، او را نمیبینم.
هوش مصنوعی: زمانی که مرغ دانه را ببیند، از دام غافل میشود. من در مسیر او، چیزی جز دانه نمیبینم که به آن توجه کند.
هوش مصنوعی: هرچقدر که در این دریا بگردم، مانند اشکی در آب، جز اشک و گریه چیزی نمیبینم.
هوش مصنوعی: این به این معناست که مجنون تحت تأثیر عشق دیوانه میشود و ممکن است عاقلها او را دیوانه ببینند. اما من، این دیوانگی را در کسی که مجنون عشق من است، مشاهده نمیکنم.
هوش مصنوعی: ساقی، لطفاً مقدار کمی از شراب را از دور برایم بریز، زیرا به قدری مست هستم که خودم نمیتوانم پیمانه را ببینم.
هوش مصنوعی: خود را برای خوشی و لذت زندگی به مغان بفروش، زیرا در این زمینه هیچ کس را جز پی مغان خردمند نمیدانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.