گنجور

 
خاقانی

امروز به حالی است ز سودا دل من

ترسم نکشد بی‌تو به فردا دل من

در پای تو کشته گشت عمدا دل من

شد کار دل از دست، دریغا دل من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode