خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸ از عشق بهار و بلبل و جام طرب گل جان چمن بود که آمد بر لب لب کن چو لب چمن کنون لعل سلب جان چمن و جان چمانه بطلب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی عشق و زیبایی بهار و بلبل را توصیف میکند. شاعر به گلهای چمن اشاره میکند که به زندگی و شادی شبیه هستند. او از محبوبش میخواهد که مانند گلها سرزندگی و طراوتی داشته باشد و از عشق و زیبایی لبها و جانش بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، بهار، بلبل و شراب شادی بخش، گل جان چمن به لب آمده است.
هوش مصنوعی: لبهای خود را مانند چمن زیبا کن؛ اکنون لبهای تو چون الماس، جان چمن و زندگی را طلب میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیلوفر و لاله هر دو بیهیچ سبب
این پوشد نیل و آن به خون شوید لب
میشویم و میپوشم ای نوشین لب
در هجر تو رخ به خوان و از نیل سلب
ای دل چو رسید روز اومید بشب
هیچت ناید زوصل آن شیرین لب
زان پیش که تیره گرددت دیده ز اشک
باری دگری بروشنایی بطلب
این قطرهٔ خون سیه قلب لقب
گفتا که منم محرم اسرار طلب
غم گفت که در خون کشمش اول بار
تا هر قلبی به لاف بگشاید لب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.