همه کارم ز دور آسمانی
چو دور آسمان شد زیر و بالا
لبم بیآب چون دندان شانه است
ازین دندان کن آئینه سیما
که این زنگاری آئینهوش را
چو شانه باز نشناسم سر از پا
دلم مرغی است در قل بسته چون سنگ
چو سیم قل هواللهی مصفا
وگر سنگ آب نطق من پذیرد
بخواند قل هوالله طوطی آسا
مرا گوئی چرا بالا نیائی
که از بالا رسد مردم به بالا
من اینجا همچو سنگ منجنیقم
که پستی قسمتم باشد ز بالا
مرا سر بسته نتوان داشت بر پای
به پیش راعنا گویان رعنا
مگسران کردن از شهپر طاوس
عجب زشت است بر طاووس زیبا
اگر شهباز بگریزد چو سیمرغ
ز روی رشک معذور است ازیرا
چرا دارد مگس دستار فوطه
چرا پوشد ملخ رانین دیبا
دل من دیگ سنگین نیست ویحک
که چون بشکست بتوان بست عمدا
بلورین جام را ماند دل من
که چون شد رخنه نپذیرد مداوا
جهان خاقانیا شخصی است بیسر
دو دست آن شخص را امروز و فردا
گر امروزت به دستی جلوه کرده است
کند فردا به دیگر دست رسوا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات انسانی و درگیریهای درونی شاعر پرداخته است. شاعر از دوری و جدایی سخن میگوید و وضعیت خود را تشبیه میکند. لبهای خشک و دلی ناآرام دارد که به مرغی در قفس شبیه است. همچنین به زیباییها و زشتیهای دنیای اطرافش اشاره میکند و تضادهایی را بین روح و جسم، بالا و پایین، و زیبایی و زشتی مطرح میکند. در نهایت، شاعر به ناپایداری جهان و ترس از تغییرات آن میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک روز خوشی میتواند به ناگهان به بدبختی تبدیل شود.
هوش مصنوعی: تمام کارهایم به دور از آسمان است، مانند اینکه آسمان دور شد و همه چیز به هم ریخت.
هوش مصنوعی: لبم خشک و بیآب شده و مانند دندان شانه (که بیاستفاده است) به نظر میرسد. از این دندان (لب) میخواهی که آینهای از زیباییام را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: من عقبنشینی نمیکنم و هرگز نمیتوانم شخصیتی را که این آئینه مانند زنگار گرفته است، به خوبی بشناسم.
هوش مصنوعی: دل من مانند مرغی در قفسی بسته است، همچون سنگی سخت و محکم. اما در دل خود، وجودی پاک و خالص دارم که به یاد خداست.
هوش مصنوعی: اگر سنگ هم صدای من را درک کند، مانند طوطی آیه "قل هوالله" را خواهد خواند.
هوش مصنوعی: میگویی چرا به جایگاه بلند نمیروی؟ زیرا از بلندی است که مردم به اوج میرسند.
هوش مصنوعی: من در اینجا مانند سنگی هستم که در پایین افتادهام و سرنوشتم به گونهای است که همیشه در اوج نیستم.
هوش مصنوعی: من را نمیتوان به راحتی اسیر کرد، زیرا قلبم به جلو میتازد و به زیباییها پاسخ میدهد.
هوش مصنوعی: به دلیل زیبایی و شکوه طاووس، بسیار نامناسب و نازیبا است که آن را با مگسها و حشرات بیارزش مقایسه کنیم. این ارتباط نشاندهندهی ناپسندی است که در نگاه به چیزهای بزرگ و شایسته و قرار دادن آنها در کنار چیزهای کوچک و بیاهمیت وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر یک پرندهٔ قوی و بلندپرواز بخواهد فرار کند، مانند پرندهٔ افسانهای سیمرغ، به خاطر حسادت یا رشک قابل توجیه است.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به مقایسه دو موجود زنده میپردازد و نشان میدهد که چرا مگس که موجودی کوچک و بیاهمیت است، در لباس فاخر و زیبا دیده میشود، در حالی که ملخ که موجودی ارزشمندتر و بزرگتر است، در پوششی ساده به سر میبرد. این موضوع میتواند اشارهای به نادرستی در قضاوت و ظاهرگرایی در جامعه باشد.
هوش مصنوعی: دل من مثل یک دیگ سنگین نیست، وای به حال کسی که این دل را بشکند و نتواند دوباره آن را سر جایش بگذارد.
هوش مصنوعی: دل من مانند یک جام بلورین است که هرگز نمیتواند ترمیم شود وقتی که ترک بردارد.
هوش مصنوعی: جهان مانند یک حاکم است که سر ندارد و دستانش را امروز و فردا به نمایش میگذارد. این به نوعی اشاره به ناپایداری و بیثباتی اوضاع جهان دارد.
هوش مصنوعی: اگر امروز زیباییات به نمایش درآمده و خود را نشان داده است، ممکن است فردا با یک حرکت دیگر، آشکارا رسوا شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی دیرند و ظلمت را مهیا
چو نابینا درو دو چشم بینا
بامید قبولت بکر فکرم
چو بهر یوسف مصری زلیخا
بانواع نفایس خویشتن را
بسان نوعروسی کرده آسا
کسی کز خدمتت دوری کند هیچ
[...]
چو گشتند این چهار ارکان مهیا
ازان گرمی بر آمد سوی بالا
ترا توفیق خواهم در دعا تا
دهی هر کاردان را کاردانی
ایا صدری که از روی بزرگی
فلک را نیست با قدر تو بالا
خجل از قدر و رایت چرخ و انجم
غمی از دست و طبعت ابر و دریا
کله با همتت بنهاده کیوان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.