گنجور

 
خاقانی

رای اقضی القضاة اگر خواهد

زله پیش از نکاح بفرستد

خواجه چون خوان صبح‌دم فکند

زود پیش از صباح بفرستند

نزل ارواح دوستان نو نو

به صباح و رواح بفرستد

دل گرسنه است قوت فرماید

روح تشنه است راح بفرستد

بیخ دل را چو ریح صرصر کند

شاخ جان را ریاح بفرستد

نیک ترسانم از فساد جهان

مهر کار از صباح بفرستد

بر جگر صد جراحت است مرا

یک قصاص جراح بفرستد

شحنهٔ دانش مرا منشور

از نجات و نجاح بفرستد

رستم فضل را ز هند کرم

هم سنان هم رماح بفرستد

در دار الکتب چو باز کند

نسختی از صحاح بفرستد

بفرستد به من سقیم صحاح

درد ندهد صحاح بفرستد

وقت هیجاست در خورد که علی

سوی قنبر سلاح بفرستد

کتب علم گنج روحانی است

سوی عالم مباح بفرستد

هم خزانهٔ فتوح بگشاید

هم نشانهٔ فلاح بفرستد

مال دنیاست سنگ استنجا

به سوی مستراح بفرستد

به کرم بی‌جگر به خاقانی

آنچه کرد اقتراح بفرستد