روز عمرم در شب افتاده است باز
وز شبم روز عنا زاده است باز
گویی اندر دامن آمد پای دل
کز پی آن در سر افتاده است باز
چون نشینم کژ که خورشید امید
راست بالای سر استاده است باز
قسم هرکس جرعه بود از جام غم
قسم من تا خط بغداد است باز
همچو آب از آتش و آتش ز باد
دل به جوش و تن به فریاد است باز
شایدم کالماس بارد چشم از آنک
بند بر من کوه پولاد است باز
شد زبانم موی و شد مویم زبان
از تظلم کاین چه بیداد است باز
سینهٔ من کآسمان در خون اوست
از خرابی محنت آباد است باز
از مژه در آتشین آبم که دل
تف این غمها برون داده است باز
رخت جان بربند خاقانی ازآنک
دل در غمخانه بگشاده است باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احوالات دردناک و غمانگیز شاعر اشاره دارد. او از شب و روزی که به غم و اندوه گذشته است، سخن میگوید و حالتی از اضطراب و آشفتگی را توصیف میکند. شاعر با تصویرسازیهایی چون خورشید امید و خط بغداد، وضعیت دشوار خود را به نمایش میگذارد. احساسات او از ناامیدی و نگرانی در برابر مشکلات زندگی به وضوح نمایان است و در نهایت، این غم و محنت زندگی او را تحت تاثیر قرار داده و او را به تفکر و تامل در مورد سختیهایش وامیدارد. به نوعی، این شعر بیانگر دردهای عمیق انسانی و تقابل با زندگی پر از چالش است.
هوش مصنوعی: روزهای زندگیام در شب سپری میشود و این شب همچنان روزی از عذاب و رنج به من هدیه میدهد.
هوش مصنوعی: انگار دل در دامن کسی افتاده و از آن در به زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: زمانی که برمیگردم و به یاد گذشته میافتم، احساس میکنم که امید مانند خورشیدی در بالای سرم درخشان است و مرا در آغوش میگیرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که نوشیدنی غم را تجربه کرده باشد، من نیز به اندازهی فاصلهام از بغداد به آن قسم میخورم.
هوش مصنوعی: دل مانند آبی است که در آتش میجوشد و بدن نسبت به آن حالت ناپایداری دارد و به فریاد میآید.
هوش مصنوعی: شاید بر اثر نگاه آن کسی که مانند کوهی از پولاد است، چشمانم بسته شده و بیحرکت ماندهام.
هوش مصنوعی: زبان من مثل موی من شده و مویم مثل زبان من، از اینکه به من ظلم شده، ناامید و نگرانم که این چه ظلمی است که دوباره رخ داده است.
هوش مصنوعی: سینهٔ من مانند آسمانی است که از خون او پر شده و به همین دلیل از نابودی و خرابیش پر شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر اشکهایی که میریزم، مانند آب داغی هستم که این دل را از درد و غمها خالی کرده است.
هوش مصنوعی: لباس جان را بگذار و از اینجا برو، زیرا دل تو به خاطر غم و اندوه باز شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.