بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
دل را قیامت آمد شادان چگونه باشد
تو کامران حسنی از خود قیاس میکن
آن کو اسیر هجر است آسان چگونه باشد
پیغام داده بودی گفتی که چونی از غم
آن کز تو دور ماند میدان چگونه باشد
هر لحظه چون گوزنان هوئی برآرم از جان
سگجانم ارنه چندین هجران چگونه باشد
نالندهٔ فراقم وز من طبیب عاجز
درماندهٔ اجل را درمان چگونه باشد
خواهم که راز عشقت پنهان کنم ز یاران
صحرای آب و آتش پنهان چگونه باشد
پیش پیام و نامهات بر خاک باز غلطم
در خون و خاک صیدی غلطان چگونه باشد
نامه به موی بندی وز اشک مهر سازی
در مهر تر نگوئی عنوان چگونه باشد
بر موی بند نامهات طوفان گریست چشمم
چندین به گرد موئی طوفان چگونه باشد
خاقانی است و آهی صد جا شکسته دربر
یارب که من چنینم جانان چگونه باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به درد و رنج ناشی از جدایی و فراق اشاره میکند. او از سختیهایی میگوید که در دل خود احساس میکند و این پرسش را مطرح میکند که چگونه میشود در چنین شرایطی شاد بود. همچنین به حسرت و غم ناشی از دوری از محبوبش اشاره میکند و میپرسد چگونه میتوان با درد و نالههای ناشی از جدایی سر کرد. شاعر به تلاش خود برای پنهان کردن عشقش از دیگران و عواقب این عشق میپردازد. در نهایت، او به تنهایی و درماندگیاش در برابر این عشق و جدایی اعتراف میکند و از خداوند میخواهد که او را در این وضعیت یاری کند. کل شعر به زیبایی از احساسات عمیق ناشی از عشق و فراق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که دل از غم جدایی تو راحت باشد، در حالی که حال دل همچون روز قیامت است و شادی در آن جایی ندارد؟
هوش مصنوعی: تو خود را با کسی مقایسه میکنی که در عشق و جدایی گرفتار است، ولی آیا میدانی که وضعیت او چگونه است و چقدر دشوار میگذرد؟
هوش مصنوعی: پیامی ارسال کرده بودی و از احوال من پرسیده بودی. حالا از غمی که به خاطر دوریات در دل دارم، میدانم که چگونه باید باشد.
هوش مصنوعی: هر لحظه از عمق وجودم نالهای بلند میشود، اگر نه، چطور میتوانم این همه دوری و جدایی را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: من در غم دوری مینالم و در حالی که خودم از درمان دردهای دیگران ناتوانم، نمیدانم چطور میتوانم درد مرگ را درمان کنم.
هوش مصنوعی: میخواهم راز عشق تو را از دوستانم مخفی نگه دارم، اما چطور میتوانم آن را پنهان کنم در دل بیابانی که پر از آب و آتش است؟
هوش مصنوعی: قبل از پیام و نامهات، در زمین به خاک افتادهام؛ حالا چطور میتوانم در خون و خاک، مانند یک صید در حال غلطیدن، بیخبر از حال خود باشم؟
هوش مصنوعی: نامهای که به موی تو بسته شده و از اشک به وجود آمده، هرگز نمیتواند در مهر تو عنوانی داشته باشد.
هوش مصنوعی: چشمم بر نامهات اشک میریزد، در حالیکه بر سادگی و زیبایی موی تو، امواج طوفان به شدت میزنند. چگونه میتوان آشفتهحالی و شدت این طوفان را به تصویر کشید؟
هوش مصنوعی: خاقانی در این بیت به شدت از درد و رنج خود سخن میگوید و از خود میپرسد که با وجود چنین حالتی که دارد، معشوقش چگونه میتواند او را درک کند. او بیان کننده احساسی عمیق از شکست و ناامیدی است و در نهایت از خدا میخواهد که به او کمک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.