غارت دل میکنی شرط وفا نیست این
کار من از سایه شد سایه برافکن ببین
وصل ندیده به خواب فرض کنی خوشدلی
بر سر خوان تهی کس نکند آفرین
در غمت ای زود سیر تشنهٔ دیرینهام
تشنه به جز من که دید آبخورش آتشین
جان چو سزای تو نیست باد به دست جهان
مهر چو مقبول نیست خاک به فرق نگین
گلبن وصل تو را خار جفا در ره است
مهره چه بینی به کف مار نگر در کمین
عشق توآم پوستین گر بدرد گو بدر
سوختهٔ گرم رو تا چکند پوستین
همت خاقانی است طالب چرب آخوری
چون سر کوی تو هست نیست مزیدی بر این
هست لب لعل تو کوثر آتش نمای
هست کف شهریار گوهر دریا یمین
چرخ به هرسان که هست زادهٔ شمشیر اوست
گربه بهر هر حال هست عطسهٔ شیر عرین
ای به تو صاحب درفش چتر فریدون ملک
وی ز تو طالب نگین دست سلیمان دین
پر خدنگ تو هست شهپر روح القدس
پرچم رخش تو هست ناصیهٔ حور عین
نوبتی بدعه را قهر تو برد طناب
صیرفی شرع را قدر تو زیبد امین
خاصه سیمرغ کیست جز پدر روستم؟
قاتل ضحاک کیست جز پسر آبتین؟
گرنه سپهر برین آبده دست توست
از چه سبب خم گرفت پشت سپهر برین
عدل تو «شین» راز «را» کرد جدا چون بدید
کالت رای است «را» صورت شین است «شین»
ملک چو تیغ تو یافت یک دو شود کار او
شصت به سیصد رسد چون سه نقط یافت سین
تیغ تو نه ماهه بود حامله از نه فلک
لاجرمش فتح و نصر هست بنات و بنین
گر به مثل روز رزم رخش تونعل افکند
یاره کند در زمانش دست شهور و سنین
چون ز خروش دو صف وقت هزاهز کند
چشم جهان اختلاج، گوش زمانه طنین
کوس و غبار سیاه طوطی و صحرای هند
خنجر و خون سپاه آینه و بحر چین
صاحب بدر و حنین از تو گشاید فقاع
کان گهر چون سداب برکشی از بهر کین
گنبد نیلوفری گنبدهٔ گل شود
پیش سنانت کز اوست قصر ممالک حصین
تیغ زبان شکل تو از بر خواند چو آب
ابجد لوح ظفر از خط دست یقین
از پی خون خسان تیغ چه باید کشید
چون ملک الموت هست در کف رایت رهین
خلق تو از راه لطف جان برباید ز خلق
چون حرکات هزار در نغمات حزین
از عدوی سگ صفت حلم و تواضع مجوی
زانکه به قول خدای نیست شیاطین ز طین
ای همه هستی که هست از کف تو مسعار
نیست نیازی که نیست بر در تو مستعین
هر که به درگاه تو سجده برد روز حشر
آیت لاتقنطوا نقش زند بر جبین
چون تویی اندر جهان شاه طغان کرم
کی رود اهل هنر بر در تاش و تکین
مرد که فردوس دید کی نگرد خاکدان
وانکه به دریا رسید کی طلبد پارگین
بنده ز بیدولتی نیست به حضرت مقیم
دیو ز بیعصمتی نیست به جنت مکین
شاید اگر در حرم سگ ندهد آب دست
زیبد اگر در ارم بز نبود میوه چین
گر ز درت غایب است جسم طبیعت پذیر
معتکف صدر توست جان طریقت گزین
سیرت یوسف تو راست صورت چاهی مجوی
معنی آدم تو راست صورت چاهی مجوی
مهره نگر، گو مباش افعی مردم گزای
نافه طلب، گو مباش آهوی صحرا نشین
کی رسد آلودهای بر در پاکان که حق
بست در آسمان بر رخ دیو لعین
گر ره خدمت نجست بنده عجب نی ازانک
گرگ گزیده نخواست چشمهٔ ماء معین
بنده سخن تازه کرد وانچه کهن داشت شست
کان همه خر مهره بود وین همه در ثمین
سنگ در اجزای کان زرد شد آنگاه لعل
نطفه در ارحام خلق مضغه شد آنگه جنین
اول روز اندک است زیب و فر آفتاب
بعد گیا ظاهر است خیل گل و یاسمین
مبتدع و مبدعند بر درت اهل سخن
مبدع این شیوه اوست مبتدعند آن و این
حاجت گفتار نیست ز آنکه شناسد خرد
سندس خصر از پلاس عبقری از گور دین
گرچه در این فن یکی است او و دگر کس به نام
آن مگس سگ بود وین مگس انگبین
ای ملکوت و ملک داعی درگاه تو
ظل خدایی که باد فضل خدایت معین
بارهٔ بخت تو را باد ز جوزا رکاب
مرکب خصم تو را باد نگونسار زین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که در مورد عشق، وفا و ظواهر دنیوی سخن میگوید. شاعر از غارت دل میگوید و اشاره به بیوفایی میکند. او بر این باور است که عشق و وصل واقعی نیاز به آگاهی و تجربه حقیقی دارد. شاعر به تشنگی و longing (آرزو و حسرت) اشاره میکند و میگوید که جان او تنها برای محبوب اوست. او همچنین به ناتوانی و مشکلاتی که در دل و زندگی به دلیل عشق متحمل شده، اشاره میکند.
شاعر به عظمت محبوبش اشاره کرده و او را به فرشتگان و امیران بزرگ تشبیه میکند. او از وفاداری و لطافت در عشق سخن میگوید و بر این باور است که هر که به درگاه محبوبش سجده کند، به رحمت و مغفرت خواهد رسید. در این شعر، مفاهیم عشق، درد، حسرت و تمجید از محبوب به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: تو دلهای مردم را خراب میکنی و به عهد و پیمان وفا نمیکنی. این کار من از سایه به وجود آمده، حالا برو و ببین نتیجهاش چیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی در خواب به وصالی نرسیده باشد، نمیتواند به خوش دلی خود در جایی که خالی از هرگونه نعمت است، افتخار کند.
هوش مصنوعی: در اندوه تو، من که مدتهاست دچار تشنگی شدهام، تنها کسی هستم که آتشین و بیصبر، در جستجوی آب زندگیام.
هوش مصنوعی: اگر جانم سزاوار تو نیست، پس چه عواملی برای سلامتی من باقی مانده؟ این نکته که عشق و محبت به تو مورد پذیرش قرار نگرفته، چیست؟ همچنان که خاک، چه فایدهای دارد در برابر نگینی که بر سر خود دارد؟
هوش مصنوعی: در گلستان وصال تو، خارها و مشکلاتی در مسیر وجود دارد. آیا این را میبینی یا تنها به زیباییها مینگری؟ باید مراقب باشی، چون خطراتی در کمین هستند.
هوش مصنوعی: اگر عشق تو مانند پوستین باشد که به بدنم زخم زده، بدبختانه به سوختگی داغی بروم که تحملش دشوار است. در نهایت، پوستین را رها میکنم.
هوش مصنوعی: خاقانی با تلاش و کوشش خود به دنبال بهرهمندی از نعمتها و لذایذی است که در سر کوی تو وجود دارد و برای او چیزی بیشتر از این آرزو نیست.
هوش مصنوعی: لبان زیبا و قرمز تو مانند آبی گوارا و پرخروش هستند. در دست شهریار، مرواریدهایی از دریای پهناور و شگفتآور وجود دارد.
هوش مصنوعی: پیچیدگی و تغییرات دنیا به گونهای است که هر چیزی که وجود دارد، نتیجهٔ قدرت و قاطعیت است. همانطور که گربه در هر شرایطی وجود دارد، نشانهای از توانمندی و برتری در طبیعت است.
هوش مصنوعی: تو که صاحب پرچم بزرگ فریدون هستی و ملک او را در دست داری، از تو خواسته شده که نگین دست سلیمان را به من بدهی.
هوش مصنوعی: پرهای تند و تیز تو، نمادی از روح قدسی هستند و پرچم زیباییات به مانند ناز قد حورهای بهشتی درخشان است.
هوش مصنوعی: نوبت به دعوت و مراسم رسید که با شدت و قهر تو به پایان رسید. قوانین و مقررات نیز باید مطابق با لیاقت و شایستگی تو تنظیم شوند و تو را شایسته و قابل اعتماد بدانند.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی هویت و خاستگاه شخصیتهای مهم میپردازد. در اینجا، شاعر از سیمرغ، که نماد قدرتمندی و حکمت است، و همچنین از پدر روستم، قهرمان ایرانی، یاد میکند و به این نتیجه میرسد که سیمرغ تنها پدر روستم است. همچنین اشاره میکند که قاتل ضحاک، که شخصیت منفی و ظالمی است، در واقع پسر آبتین است. این بیت به وضوح نشاندهنده ارتباطات خانوادگی و انطباق شخصیتها با یکدیگر در داستانهای اسطورهای ایرانی است.
هوش مصنوعی: اگر آسمان به تو آب میدهد، پس چرا از شدت فشار کمرش خم شده است؟
هوش مصنوعی: عدالت تو مانند حرف "شین" راز "را" را از هم جدا کرد، زیرا وقتی دید که ارادهات به تصمیم و رأی تو مربوط میشود، آن را به شکل "شین" نشان داد.
هوش مصنوعی: وقتی که ملک (دولت یا حکومت) مانند یک تیغ تیز شد و قدرتش را به نمایش گذاشت، کار او به سرعت چندین برابر میشود و به جایی میرسد که از آنچه تصور میشود فراتر است. مانند زمانی که یک علامت خاص را دریافت کند و به آسانی به هدفش برسد.
هوش مصنوعی: تیغ تو مانند ماه نیست که تنها یک ظاهر ساده داشته باشد، بلکه از نُه آسمان پرمحتوا و قدرتمند است و این باعث میشود که پیروزی و فتح همواره با تو باشد و نسل و فرزندان بلندمرتبهای به وجود آید.
هوش مصنوعی: اگر در روز جنگ، چهرهاش مانند روز روشن و تابان باشد، به سرعت دوستیها و روابط را در زمانهای مختلف برقرار میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که صدای دو صف در جنگ به گوش میرسد، چشم جهان به لرزه درمیآید و گوش زمانه صدای آن را میشنود.
هوش مصنوعی: در این بیت به تصاویری از زیبایی و جنگ اشاره شده است. طوطی و صحرای هند نشاندهنده زیبایی و جذابیت طبیعی هستند، در حالی که خنجر و خون سپاه نمایانگر خشونت و جنگ است. همچنین، آینه و دریا، نماد زیبایی و عمق زندگی هستند. این تضادها نشاندهنده واقعیتهای مختلف زندگی میباشد.
هوش مصنوعی: کسی که در جنگ بدر و حنین به پیروزی رسید، به تو کمک خواهد کرد. تو نیز مانند گوهری از دل طلا، به خاطر دشمنیهایی که داری، از خود مهر و محبت نشان میدهی.
هوش مصنوعی: گنبد نیلوفری به گل تغییر شکل میدهد، در مقابل چشمان تو، زیرا از آنجا است که قصرهای مستحکم کشورهای مختلف نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: زبان من مانند تیغی است که زیبایی تو را با دقت و وضوح بیان میکند، همانطور که آب، نوشتههای روی لوح پیروزی را از دست یقین میخواند و به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: باید به این واقعیت توجه کرد که جستجوی انتقام و خونخواهی زمانی بیفایده است که سرنوشت و تقدیر، در دست قدرتی بزرگتر از ما قرار دارد. در واقع، مرگ و تقدیر از یکدیگر فرار نمیکنند و هیچ تلاشی برای در امان ماندن از آنها سودی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: وجود تو با لطف خاصی جانها را تحت تاثیر قرار میدهد، مانند حرکات بیپایان در آهنگهای غمگین.
هوش مصنوعی: از دشمنانی که به صفات زشت مانند جهل و غرور شناخته میشوند، دوری کنید؛ زیرا طبق گفته خداوند، شیاطین از آفرینش بدی شکل گرفتهاند.
هوش مصنوعی: ای آن که همه وجود و هستی از توست، هیچ چیز در دست تو نیازی ندارد و کسی که به درگاه تو روی میآورد، به یاری و کمک تو نیازمند نیست.
هوش مصنوعی: هر کس در برابر تو humility و خضوع کند، در روز قیامت نشانهای از رحمت تو بر پیشانیاش نقش میبندد که نباید ناامید شود.
هوش مصنوعی: چون تو در این دنیا بزرگ و برجستهای، دیگر اهل هنر چگونه میتوانند به دریای تو نزدیک شوند و از شگفتیهای تو بهرهمند شوند؟
هوش مصنوعی: اگر کسی به بهشت و سعادت دست یافته باشد، دیگر به خاک و دنیا توجهی نخواهد کرد. و اگر کسی به دریا و وسعتهای آن رسیده باشد، دیگر به کمبودها و نداشتههایش فکر نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: من به خاطر نبودن گردانندگان و دولتهای قوی، به درگاه تو پناه آوردهام، و نیز میدانم که دیو و دشمنی به دلیل نداشتن قدرت و صلاحیت نمیتواند به بهشت و نیکویی نزدیک شود.
هوش مصنوعی: شاید اگر در مکان مقدس و ویژهای، کسی به سگی آب ندهد، زیبندهتر باشد. همچنین اگر در باغی مخصوص، بز حضور نداشته باشد، برداشت میوه نیز مناسب نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر جسم طبیعت از در تو دور است، روح تو در صدر عرفان در حال اعتکاف است و در مسیر حقیقت قرار دارد.
هوش مصنوعی: تو همانند یوسف از زیبایی و سیرت گویا هستی، اما نباید فقط به ظاهر توجه کنی؛ حقیقت وجود تو فراتر از ظواهر است.
هوش مصنوعی: به جای اینکه به مشکلات و چالشها فکر کنی، از خطرات دوری کن و به دنبال آرامش و زندگی بیدغدغه باش.
هوش مصنوعی: چه زمانی فرد ناپاکی به جمع افراد پاک و مطهر میرسد، در حالی که خداوند در آسمان بر چهره شیطانی لعنت فرستاده است؟
هوش مصنوعی: اگر بندهای به مسیر خدمت نرود، جالب نیست، چون اگر گرگی، آبی گوارا بخواهد، خودش را به زحمت نمیاندازد.
هوش مصنوعی: من سخن جدیدی گفتم و آنچه که قدیمی بود را کنار گذاشتم، چون تمام آنها تنها بیارزش بودند و این مطلبی که دارم، بسیار باارزش و گرانبهاست.
هوش مصنوعی: سنگ در دل زمین با گذر زمان به طلا تبدیل میشود و پس از آن، در رحم مادران شکلگیری لعل (جواهر) آغاز میشود. ابتدا مواد اولیه به شکل مضغه (ماده اولیه جاندار) در میآید و سپس به جنین تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: در ابتدای روز، نور و زیبایی آفتاب کم است، اما بعدها گیاهان و گلها مانند گل و یاس به وفور نمایان میشوند.
هوش مصنوعی: اهل سخن و کسانی که به نوآوری و ابتکار در شعر و ادب میپردازند، در درگاه تو به ابتکار و خلاقیت میپردازند. این شیوه خاص متعلق به توست، در حالی که آنها فقط پیروان و مبتکران جدیدی هستند.
هوش مصنوعی: نیازی به گفتگو نیست زیرا آن کسی که عقل و درک دارد، تفاوت میان لباس فاخر و لباس معمولی را میفهمد و میتواند تشخیص دهد که چگونه ارزشها و معانی از ظواهر بیرونی نشأت میگیرند.
هوش مصنوعی: اگرچه در این زمینه تنها یک نفر وجود دارد که معروف است، اما دیگران باید بدانند که این شخص به مانند یک مگس معمولی نیست؛ او مگس عسل است و ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: ای سرزمینهای آسمانی و زمین، تو دعوتکنندهای به درگاه خداوندی که سایهاش لطف و رحمت اوست و همیشه یاریگر تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: سرنوشت تو در دستان خودت است و تو باید به جنگ دشمنانت بروی. از آنجا که این مسیر پر از چالشهاست، نیاز است که با عزم و اراده قوی قدم برداری و بر سختیها غلبه کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.