میآید و چهره از عرق تر کرده
چو کان بکفت و اسب ز جابر کرده
واندر رخم زلفهای گرد آلودش
شهری دل خسته خاک بر سر کرده
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
میآید و چهره از عرق تر کرده
چو کان بکفت و اسب ز جابر کرده
واندر رخم زلفهای گرد آلودش
شهری دل خسته خاک بر سر کرده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شخصی با چهرهای عرقآلود و خستگی، از راه میرسد و میگوید. در میان موهای گرد و آلودش، شهری که دلش شکسته، خاک را بر سر کرده است.
هوش مصنوعی: او میآید و چهرهاش از عرق خیس شده، همچون کسی که از زحمتی سخت و طاقتفرسا عبور کرده است.
هوش مصنوعی: در چهرهام غم و اندوهی از زلفهای پریشان او وجود دارد و دل خستهام که به خاک و خاکساری دچار شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.