ای دل ره او می روی اوّل خون شو
وآنگاه بیا تات بگویم چون شو
زین مشکل اگر برون شوی می جویی
بیرون مشو از خود وز خود بیرون شو
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ای دل ره او می روی اوّل خون شو
وآنگاه بیا تات بگویم چون شو
زین مشکل اگر برون شوی می جویی
بیرون مشو از خود وز خود بیرون شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به دل میگوید که ابتدا باید خود را از درون پاک کند و خون تازهای به جریان بیندازد. سپس، اشاره میکند که اگر بتوانی از مشکلات بیرون بیایی، باید از خودت فرار کنی و به عمق وجود خویش نفوذ کنی. به معنای دیگر، برای رسیدن به حقیقت و خودشناسی، لازم است از خودخواهی و محدودیتها عبور کنی.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر میخواهی به محبوب برسی، ابتدا باید از خودگذشتگی کنی و درد و رنج را احساس کنی، سپس میتوانی به من بگویی چگونه میتوان به وصال او رسید.
هوش مصنوعی: اگر از این مشکل خارج شوی، به دنبال میگردی. از خودت دور نشو، بلکه از درون خودت رها شو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل چو فراق یار دیدی خون شو
وی دیده موافقت بکن جیحون شو
ای جان تو عزیزتر نهای از یارم
بی یار نخواهمت زتن بیرون شو
ای عقل اگر چند شریفی دون شو
وی دل زدلی بگرد و خون شو خون شو
در پرده آن نگار روز افزون شو
بی چشم درآو بی زبان بیرون شو
ای عقل اگر چند شریفی دون شو
وی دل زدگی به گرد و خون در خون شو
در پردهٔ آن نگار دیگرگون شو
با دیده درآی و بی زبان بیرون شو
چون نیست پدید در غمم بیرون شو
ای دیده تو خون گری و ای دل خون شو
ای دل تو نوآموز نهای در غم عشق
حاجت نبود مرا که گویم چون شو
ای عقل اگر چند شریفی دون شو
وی دل ز دلی بگرد و خون شو خون شو
در پرده آن نگار روز افزون شو
بی چشم در آ و بی زبان بیرون شو!!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.