کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۹ در مدح تو مر مرا پس از فکر دراز کم می آمد معانی خوب فراز ان شاالله خدای توفیق دهد تا عذر ثنا بمرثیت خواهم باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر ابتدا به دشواریهای خود در بیان معانی زیبا برای توصیف مدح و ستایش شخصی اشاره میکند. سپس امیدوار است که خداوند به او توفیق دهد تا عذرخواهی خود را برای کمبود ستایشهایش در مرثیهای که خواهد نوشت، بپذیرد.
هوش مصنوعی: در ستایش تو، بعد از مدتی فکر طولانی، معانی زیبا به سختی به ذهنم میرسید.
هوش مصنوعی: امیدوارم خداوند توفیق دهد تا بتوانم به خاطر عزای تو، عذرخواهی کنم و از تو ستایش نمایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون کشته ببینیام، دو لب گشته فراز
از جان تهی این قالب فرسوده به آز
بر بالینم نشین و میگوی بناز:
کای من تو بکشته و پشیمان شده باز
تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز
نی کار کنم نه روزه دارم نه نماز
چون با تو بوم مجاز من جمله نماز
چون بی تو بوم نماز من جمله مجاز
اندر همه عمر من شبی وقت نیاز
آمد بر من خیال معشوقه فراز
برداشت نقاب مرمرا گفت بناز
باری بنگر که از که ماندستی باز
آن شد که ترا رفت همی با ما ناز
و آن شد که مرا بود بروی تو نیاز
ما ناز تو و نیاز خویش ، ای پرساز
بر سنگ زدیم و صبر کردیم آغاز
چون کشته ببینم دو لب کرده فراز
وز جان تهی این قالب فرسوده به آز
بر بالینم نشسته می گوی بناز
که کشته ترا من و پشیمان شده باز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.