گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

آن دل که بر اتش غمت صد ره سوخت

از پهلوی من همه غم و درد اندوخت

خون گشت و همی رود ز چشمم همه روز

این شب روی اندر سر زلفت آموخت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode