گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

خورشید رخت ملک جهان می‌بخشد

دُرّ سخنت گنج نهان می‌بخشد

صد جان یابم از غم عشقت هر روز

گویی که غم عشق تو جان می‌بخشد

اوحدالدین کرمانی

درویش که اسرار نهان می‌بخشد

هردم ملکی به رایگان می‌بخشد

درویش کسی نیست که نان می‌خواهد

درویش کسی بود که جان می‌بخشد

مولانا

درویش که اسرار جهان می‌بخشد

هردم ملکی به رایگان می‌بخشد

درویش کسی نیست که نان می‌طلبد

درویش کسی بود که جان می‌بخشد

جهان ملک خاتون

چشمت به کرشمه بین که جان می‌بخشد

مستست و به یک لحظه جهان می‌بخشد

دل را ز من خسته مسکین بربود

و آنگاه به ابروش روان می‌بخشد

میرداماد

آن ماه که حسن را روان می بخشد

یادش به بدن خواص جان می بخشد

یاد لبش ار آنکه در آید به ضمیر

با فکر مزاج بهره مان می بخشد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه