هوش مصنوعی: این شعر به احوال شخصی میپردازد که دلش پر از غم و نگرانی است. در باد سحر، احساس آرامش و امیدواری را تجربه میکند و گویی که آب، بر آتش غم او میریزد. شاعر از این میگوید که اگر کسی در دوران سختی بتواند جانش را به آرامش بسپارد، این خود خوشایند است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احوال شخصی میپردازد که دلش پر از غم و نگرانی است. در باد سحر، احساس آرامش و امیدواری را تجربه میکند و گویی که آب، بر آتش غم او میریزد. شاعر از این میگوید که اگر کسی در دوران سختی بتواند جانش را به آرامش بسپارد، این خود خوشایند است.
هوش مصنوعی: کسی که دلش پر از نگرانی و غم باشد، صبحگاهان همواره در آتش دلش، آب نمیریزد و آرامش پیدا نمیکند.
هوش مصنوعی: شب گذشته، در سحر، بادی وزید که جان تازهای به بیمار داد. وقتی جان اینگونه به کسی بخشیده میشود، بسیار خوشایند است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبهای فراق تو کمانکش باشد
صبح از بر او چو تیر آرش باشد
وآن شب که مرا با تو بتا خوش باشد
گوئی شب را قدم بر آتش باشد
آنرا که چنو نگار دلکش باشد
پیوسته ز خرمی دلش کش باشد
هر چند نهفته ایش روزی بینم
آن روز که نزد من بود خوش باشد
دشنام که از لب تو مهوش باشد
دری شمرم کش اصل از آتش باشد
نشگفت که دشنام تو دلکش باشد
کان باد که بر گل گذرد خوش باشد
شبهای فراق تو کمانکش باشد
صبح از بر او چو تیر آرش باشد
و ان شب که مرا با تو بتا خوش باشد
گویی شب را قدم بر آتش باشد
بوی دم مقبلان چو گل خوش باشد
بدبخت چو خار تیز و سرکش باشد
از صحبت گل خار زآتش برهد
وز صحبت خار گل در آتش باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.