کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۳

آنرا که دل از غمی مشوّش باشد

باد سحرش آب بر اتش باشد

دوشم سحری باد زنو جانی داد

بیمار که جان چنین دهد خوش باشد