کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۴ بلبل بسپیده دم همی زد فریاد کین آتش گل در همه گلزار افتاد ابراز برش ارچه آب می ریخت چه سود؟ کاتش همه در گرفته بود از دم باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، بلبل از شدت شعلهور شدن آتش گلها در گلزار ناله و فریاد میزند. هرچند تلاش میکند با آبپاشی آتش را خاموش کند، اما به دلیل شدت آتش که از وزش باد بر انگیخته است، این تلاش بیفایده به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: بلبل با صدای بلند فریاد میزد که آتش گل در تمام باغ پخش شده است.
هوش مصنوعی: اگرچه آب بر روی آتش میریزد، اما فایدهای ندارد؛ چون آتش به قدری شدت گرفته که در اثر وزش باد، همه جا را در بر گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه سخنگوی من ای حور نژاد
از حسن بزرگ ، کودک خرد نزاد
در سحر بدلبری شدستی استاد
این ساحری از که داری ای دلبر یاد
گر درد کند پای تو ای حور نژاد
از درد بدان که هر گزت درد مباد
آن درد منست بر منش رحم آید
از بهر شفاعتم به پای تو فتاد
گر شاه سه شش خواست سه یک زخم افتاد
زنهار مگو که کعبتین داد نداد
کان نقش که کرد رای شاهنشه یاد
در خدمت شاه روی بر خاک نهاد
ایزد همه ساله هست با مردم راد
بر مرد دری نبست تا ده نگشاد
ما را بدل خار بنی سروی داد
برداشت چراغکی و شمعی بنهاد
در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد
شو در ده تن که داد کس چرخ نداد
چون بار بلایی که قضا بر تو نهاد
تن دار چو کوه باش و بی باک چو باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.