دیشب هوس دل غمینم بگرفت
و اندیشۀ یار نازنینم بگرفت
گفتم بروم بر پی دل تا آنجا
اشکم بدوید و آستینم بگرفت
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دیشب هوس دل غمینم بگرفت
و اندیشۀ یار نازنینم بگرفت
گفتم بروم بر پی دل تا آنجا
اشکم بدوید و آستینم بگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
در این شعر، شاعر از احساس غم و اندوه خود صحبت میکند که در شب به سراغش آمده است. او به یاد یار نازنینش میافتد و تصمیم میگیرد برای دیدن یار برود. اما گریه به او اجازه نمیدهد که برود.
دیشب عشق دل غمگینم مرا گرفت و قصد رفتن به سوی یار نازنینم کردم
گفتم بروم هوس دلم را پی بگیریم و تا نزد یار بروم اما گریه امانم نداد و نگذاشت که بروم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.