ای خداوندی که اندر خشک سال قحط جود
پخته شد از آب انعام تو نان گرسنه
زآنکه تو مشهور آفاقی بنان دادن چو صبح
سر بدر گاهت نهادست آسمان گرسنه
سیل انعام تو هردم دروثاق سایلان
آنچنان افتد که آتش در روان گرسنه
شکل اخلاق حسودت گر کنم بر روی نان
بوی آن از نان بگرداند عنان گرسنه
همچو مشرق قرص گرمش میفرستد جود تو
ار دهندش زان سوی مغرب نشان گرسنه
نیست بی یاد سخایت داستان اهل فضل
آری از نان نیست خالی داستان گرسنه
اندین دوران که میگردد سیه چون روی فضل
روی قرص ماه و خورشید از فغان گرسنه
قرص خور بر خود همی لرزد ، چرا؟ از بهر آنک
تیز کرد اختر برو دندان بسان گرسنه
گشته بی آبان بخون یکدیگر تشنه چنانک
نان همی آرند بیرون از دهان گرسنه
پردلان را نان سیر از لقمه های بیوه زن
گرد نانرا دیگ چرب از گردران گرسنه
هرکجا دیدی دو نان پیدا بدست عاجزی
در زمانبینی بدو یازان سنان گرسنه
صبح پنهان میکند در زیر چادر قرص خویش
زین سیه کامان چون شب نان ستان گرسنه
بر گذار نان دهنها باز کرده چون تنور
تیغ داران چو آتش خون فشان گرسنه
در فراق قرص تن چون ریسمان بگداخته
همچو شمع از آتش دل ناتوان گرسنه
گر نگردد صورت تدبیر نان پیشش سپر
زخم شمشیر فنا ندهد امان گرسنه
ترسم آید از زبان من خطایی در وجود
زانکه دارد رنگ دیوانه جوان گرسنه
خواجگانی را که باشد معدۀ انبار سیر
احترازی شرط باشد از زبان گرسنه
زآنکه از آتش نباشد پنبه را چندان خطر
کاهل نعمت را کنون از شاعران گرسنه
صاحبا ! گر دست مطمعامت ندارد دست پیش
شکند سیلاب تنگی بند جان گرسنه
میزبان لطف را گو تا که باشد تازه روی
زانکه ناخوانده رسیدش میهمان گرسنه
هرکرا بر خوان همّت هست نان مردمی
نگسلد از درگه او کاروان گرسنه
و آنکه چون یوسف بود ملک خزاین در کفش
چاره نبود زانکه باشد مهربان گرسنه
دفع کن ز انبار خود عین الکمال از بهر آنک
چشم را تاثیر باشد خاصۀ آن گرسنه
کرد مستغنی ز تعریفم ردیف شعر از آنک
بر سر این گفته بنوشم فلان گرسنه
باد در چنگ حوادث خصم پرآهوی تو
همچو آهو در کف شیر ژیان گرسنه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف خداوند و رحمتهای او در روزهای قحطی و کمبود نعمتها میپردازد. شاعر به مهربانی و سخاوت خداوند اشاره میکند که حتی در سختیها نیز مؤمنان را فراموش نمیکند و از برکتهای خود بهرهمندشان میسازد. او همچنین به احساس قحطی و گرسنگی مردم اشاره میکند و نشان میدهد که در این شرایط، یاد خدا و نعمتهای او آرامشبخش است. در نهایت، شاعر بر اهمیت یادآوری نعمتها و توجه به فقرا و نیازمندان تأکید میکند و از خطراتی که در صورت غفلت از این یاد آوری پیش میآید، هشدار میدهد.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگواری که در دوران خشکسالی و قحطی، از رحمت و بخشش تو، نان گرسنگان فراهم شد.
هوش مصنوعی: از آنجایی که تو در بین مردم شناختهشدهای، انگار صبح بر تو ناز کرده و آسمان مشتاقانه به تماشای تو نشسته است.
هوش مصنوعی: بخششهای تو به طور مداوم مانند سیلی جاری است، به طوری که اثری از آن در دلهای hungry، مانند آتش سوزان میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم اخلاق حسود را در قالب تصویری بر روی نان بگذارم، بوی آن نان باعث میشود که گرسنهها از آن دور شوند.
هوش مصنوعی: همچون خورشید در شرق که گرما و نور خود را به سوی زمین میتاباند، سخاوت تو نیز میتواند به کسی که در غرب انتظار دارد، برسد.
هوش مصنوعی: بدون یاد تو، داستان اهل علم و فضیلت بیمعنا است. در واقع، داستان افراد گرسنه، حتی اگر خالی از نان باشد، هنوز هم حقیقت و عمق در خود دارد.
هوش مصنوعی: در این دوران، زمانی که زندگی به سختی و درد میگذرد، زیباییها و نعمتها مانند نور کامل ماه و خورشید از میان نالههای گرسنگان و بیچارگان پنهان شده است.
هوش مصنوعی: ماه را به تصویر میکشد که در آسمان میلرزد، زیرا ستارهای تیز و برنده مانند دندانی به شکل یک گرسنه به آن نگاه میکند.
هوش مصنوعی: در جامعهای که آب و منابع محدود شده، مردم به قدری به یکدیگر آسیب میزنند و تشنه خون هم هستند که حتی نان را هم از دهان گرسنه بیرون میآورند. این بیانگر شدت خشونت و بحران در آن جامعه است.
هوش مصنوعی: شجاعان را با لقمههای بیوهزنی سیر نمیکنی، بلکه برای سیر کردن آنها باید غذای خوبی فراهم کرد.
هوش مصنوعی: هر جایی که دو نان را دیدی، بدان که در آنجا کسی وجود دارد که در پیشبینی وضعیت زندگیاش ناتوان است و به همان اندازه نیازمند غذای کافی است.
هوش مصنوعی: صبح با چادر خود، نورش را از دید سیاهدلانی که مانند شب هستند، پنهان میکند تا آنها نتوانند از نعمتهایش بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: نان بر سفره است و دهانها به انتظار باز شدهاند، مانند تنوری که آمادهی پخت است. تیرگانها همانند آتش، خشم و گرسنگی خود را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: در دوری از کسی که عزیزم است، مانند ریسمانی که در آتش ذوب میشود، از سوز دل ضعیف و گرسنهام، مانند شمعی در حال ذوب شدن هستم.
هوش مصنوعی: اگر تدبیر و چارهای برای تأمین نان وجود نداشته باشد، حتی در برابر زخمهای زندگی هم انسان را بیرحم و بیرحم مییابد؛ زیرا گرسنگی انسان را به چالش میکشد و هیچ امان و آرامشی برایش نمیگذارد.
هوش مصنوعی: میترسم که از زبانم سخنی نادرست بیان شود، زیرا جوان گرسنهای که درون من است، رنگ و بویی دیوانهوار دارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از زندگی خوب و مرفهی بهرهمند شود، باید از افرادی که در شرایط دشوار و محنت زندگی میکنند دوری کند و احتیاط کند. زندگی در کنار کسانی که نیازمند هستند و گرسنگی میکشند، میتواند بر روی وضعیت او تأثیر منفی بگذارد.
هوش مصنوعی: چون پنبه از آتش آسیبی نمیبیند، پس چه نیازی به نگرانی است؟ اکنون باید به شاعران گرسنه توجه کنیم.
هوش مصنوعی: رفیق! اگر دستت به آنچه آرزوش را داری نرسد، باید از فشار زندگی و مشکلات آن، جان گرسنهات را به خطر بیندازی.
هوش مصنوعی: از میزبان خواسته میشود که با محبت و kindness خود را نشان دهد تا مهمان ناخواندهای که گرسنه آمده است، احساس خوشایندی کند و بر رویش تازگی و شادابی بتواند ببینید.
هوش مصنوعی: هر کسی که عزم و اراده دارد، نباید نان انسانیت و مروت را از دست بدهد، حتی اگر در شرایط سخت و گرسنگی باشد.
هوش مصنوعی: کسی که مانند یوسف دارای قدرت و خزاین است، نمیتواند دردی را درمان کند، چرا که او خود دلی مهربان دارد و از گرسنگی دیگران رنج میبرد.
هوش مصنوعی: از گنجینهات بهترینها را دور کن، زیرا چشمان گرسنه به خاصیت آنها حساس است.
هوش مصنوعی: نمیخواهم تعریف و تمجید از خودم بشنوم، چون میخواهم از این حرف لذت ببرم و به آن کسی که همیشه گرسنه است، نوشیدنی بدهم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو در مواجهه با مشکلات و چالشها، مانند آهویی هستی که در دام شیر گرسنه افتاده است. این وضعیت نشاندهندهی ناتوانی و ضعفی است که گاهی در برابر سختیهای زندگی احساس میکنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.