شمارهٔ ۲۳۰ - وله ایضا
دی در اسباب سیّدالوزرا
که قیاسش نداند الّا عقل
با خود اندر شدم به اندیشه
تا برآورد سر بسودا عقل
چون همه یک بیک چنان دیدم
که پسندیده داشت آنرا عقل
خواستم تا ستایشی کنمش
در سخن رفت فکرتم با عقل
گفتم این خواجۀ بدین عظمت
که شکوهش ببرد از ما عقل
زانچه در خواجگی بکار اید
چه ندارد تمام؟ گفتا عقل
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: سیاوش جعفری | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.