گنجور

 
کلیم

دست هوسم را ز درم بیزاریست

طبعم از فکر جمع سامان عاریست

چیزیکه توان گفت که دارم روزه است

آنهم چو نکو بنگری از ناداریست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode