جنس کساد چار سوی ناروائیم
گوئی بشهر دلشکنان مومیائیم
در پرده بهتر است نمود وجود من
رنگ خجالتم چه بود، خودنمائیم
فقرم ز چهره رنگ سیاهی نشسته است
در کنج بیکسی شب بیروشنائیم
چین جبین بکس نفروشد کمال من
با نیک و بد چو آینه خوش آشنائیم
تغییر وضع اگر همه یکدم بود خوشست
در حسرت ترقی تیر هوائیم
چون شیشه رنگ خجلتم از چهره ظاهرست
سامان پذیر گردد اگر بینوائیم
فکرم زبحر فیض گدائیست گنج بخش
هر جا سفینه است پر است از گدائیم
قحط نمک بکان ملاحت اگر فتد
خوبان کنند چاره ز داغ جدائیم
در راه خاکساری و افتادگی کلیم
چون جاده ام، ندیده کسی نارسائیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساسات عمیق خود پیرامون فقر، عزلت و شرمندگی میپردازد. او خود را در وضعیتی میبیند که مانند مومیایی در دل شکستههاست و به خاطر فقر و تنهاییاش، بدبختی را در چهرهاش میبیند. از یک سو، به زیباییها و خوبیهای زندگی توجه دارد و از سوی دیگر، حسرت ترقی و تغییر وضع را در دل دارد. شاعر همچنین به حس گدایی در زندگیاش اشاره میکند و به اینکه ممکن است زیباییها به خاطر جدایی از خوبان محو شوند، اشاره میکند. در نهایت، او خود را در راه تواضع و خاکساری میبیند و به این نکته اشاره میکند که مسیرش ناشناخته مانده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، به نوعی از حالتهای روحی و عاطفی اشاره شده است. شاعر احساس میکند که در تمام جهات زندگی، به نوعی دچار رکود و ناامیدی است و این وضعیت در دل افرادی که آنها را دلشکن میخواند، تاثیر میگذارد. در واقع، این بیان نشاندهندهی عدم رضایت و اشکال در ارتباطات انسانی است. شاعر به نوعی به ناپایداری و ضعف در روابط اشاره دارد و از اینکه در محفل دلشکنان، خود را شبیه به موم میداند، سخن میگوید؛ یعنی حالت پذیرش و انعطاف پذیری را در خود حس میکند.
هوش مصنوعی: بهتر است وجود من در سایه باقی بماند، رنگ خجالت من چه بوده است، خود را نشان دادن.
هوش مصنوعی: من در تنهایی و فقر گرفتار هستم، بهطوری که چهرهام رنگِ ناامیدی و سیاهی به خود گرفته و در شب تاریک و بیکسی، روشناییام کمرنگ شده است.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان زیبایی و کمال من را با هیچ چیز دیگر معامله کرد؛ من با خوبیها و بدیها، مانند آینهای هستم که با دوستیم.
هوش مصنوعی: اگر بتوانیم وضعیت را به کلی تغییر دهیم، این کار خوشایند است؛ در غیر این صورت، همیشه در حسرت پیشرفت و ترقی خواهیم ماند.
هوش مصنوعی: خجالت من مانند شیشهای رنگی است که در چهرهام مشخص است، اما اگر بینوا باشم، میتوانم به آرامش و نظم دست یابم.
هوش مصنوعی: فکرم همچون دریا از نعمتها و خوبیها سرشار است و توانایی ارائه و بخشش دارد. هر جا که جایی برای سفر و جستجو باشد، در آنجا نیز میتوانم به اوج بخشش و فراوانی خود دست یابم.
هوش مصنوعی: اگر کمبود نمک و طعم خوش بهترین انسانها را آزرده کند، آنها برای تسکین درد جدایی ما تدبیر میکنند.
هوش مصنوعی: در مسیر تواضع و فروتنی، مانند کلیم (موسی) هستم؛ کسی نیشی از نارساییها و کمبودهایم را ندیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.