عمرها رفت که قانون طرب تار ندید
دل بجز دیده تر ساغر سرشار ندید
این جهان دار شفائیست که یک بیمارش
خدمتی غیر تغافل ز پرستار ندید
هر که رفعت طلبد بهره نیابد از فیض
خار را سبز کسی بر سر دیوار ندید
مرد آزاده گرش کار بسوگند افتاد
قسم او بسری بود که دستار ندید
دست رد گر بشناسی سپر حادثه است
از بلا رست سپندی که خریدار ندید
شیشه با آنکه سر حرف مکرر وا کرد
دوش در بزم ترا در سر گفتار ندید
دفترم گر شکرستان سخن گشت چه سود
که بغیر از مگس نقطه هوادار ندید
خضر توفیق که از تربیتم دست کشید
آن طبیبی است که پرهیز ز بیمار ندید
دهر خود مجلس می نیست کلیم، از چه سبب
کس در او آگهی از کار خبردار ندید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف کمبودهای زندگی و ناهمخوانیهای آن میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که در طول عمر، عواطف و لذتهای واقعی را ندیده و جهان از نظر او ، جای درمان و شفاست اما بیماران آن را به درستی درک نکردهاند. او به ناکامیهای انسان در دستیابی به آرزوها اشاره میکند و میگوید هر کس که به رفعت و موفقیت میرسد، از فیض و نعمت دور میشود. همچنین، شاعر به مسائل اخلاقی و وفای به قول پرداخته و نکاتی درباره بیتوجهی به انسانها و احساسات آنها بیان میکند. در نهایت، او به یأس و ناامیدی اشاره میکند و از عدم ارتباطات و آگاهی در این دنیای پر از مشکلات صحبت میکند.
هوش مصنوعی: سالهای زیادی گذشت که قانون شادی و نشاط را دل تجربه نکرد، به جز اشک و آبی که بر روی دیدهاش میریزد، و هیچگاه ساغری پر از شادی ندید.
هوش مصنوعی: این جهان مانند یک داروخانه است که در آن بیمارها فقط از پرستارانی که به آنها توجه نمیکنند، هیچ کمکی دریافت نمیکنند.
هوش مصنوعی: هر کس که به دنبال مقام و بلندپروازی باشد، از نعمتهای واقعی بیبهره میماند. مانند اینکه هیچکس، از دیدن گلهای سبز که در بالای دیوار روییدهاند، بهرهای نخواهد برد.
هوش مصنوعی: مرد آزاده اگر در شرایط سختی قرار گیرد، قسم او به چیزی بیشتر از کلام است و به نوعی نشانهای بر اعتبار او خواهد بود؛ مثل کسی که در مهمانی، عِرق و شراب را نمیبیند.
هوش مصنوعی: اگر به درستی افراد را بشناسی، میتوانی از خطرات و مشکلات در امان بمانی، مانند سپر که انسان را از آسیبها محافظت میکند. اما گاهی اوقات چیزهای با ارزش و نیکو را نمیتوان به راحتی دید و خرید، چون ممکن است در دسترس نباشند.
هوش مصنوعی: شیشه، علیرغم اینکه چندین بار تلاش کرد تا با تو صحبت کند، اما در مهمانی دیروز نتوانست در صحبتهای تو جایی داشته باشد و نتوانست تو را ببیند.
هوش مصنوعی: اگرچه دفترم پر از سخنان شیرین است، اما چه فایده که فقط مگسها از آن استقبال میکنند و کسی دیگر به آن توجه ندارد.
هوش مصنوعی: خضر راهنمای موفقیت که از آموزش من فاصله گرفت، همان دکتری است که از درمان بیمار پرهیز کرده است.
هوش مصنوعی: در دنیا، هیچ مجلسی وجود ندارد که تمامی مسایل و اخبار را به طور کامل در خود جای دهد. به همین دلیل، کسی از اوضاع و احوال دیگران خبر ندارد و در این بیخبری به سر میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.