با شیخ خانقاه می ناب می زنم
ساغر بطاق ابروی محراب می زنم
در دیده ام خیال تو هر دم بصورتیست
هر لحظه نقش تازه ای بر آب می زنم
رسوائیم ز یاد بناگوش او فزود
می در حجاب چادر مهتاب می زنم
دستم به کار سینه نیامد اگر ز ضعف
مشت از تپیدن دل مهتاب می زنم
زاهد تو و صلاح و عبور از پل صراط
من رند می پرستم و بر آب می زنم
جویا ز گریه ای که عطا شد بدیده ام
صد طعنه بر روانی سیلاب می زنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به بیان احساسات عمیق و شیدایی او نسبت به محبوب میپردازد. او در فضایی روحانی و با اشارات به شراب و زیباییهای محبوبش، از حالتهای مختلف عشق و دلتنگیاش میگوید. شاعر با کلمات نغز، از زیبایی چهره محبوبش یاد میکند و به تضاد میان زاهدی و عیسی شیخ اشاره میکند. او با استفاده از نمادهایی همچون ساغر و چادر مهتاب، اشتیاق و رسوایی خود را در عشق ابراز میکند. در نهایت، روحی پرشور و آزاد از قید و بندهای روزمره را نشان داده و به سرنوشت و احساسات عاشقانهاش میپردازد.
هوش مصنوعی: من با پیرخانقاه، مشغول نوشیدن شراب هستم و چنان غرق در این حال میشوم که به شکل قوس ابروی محراب هم توجهی ندارم.
هوش مصنوعی: در چشم من، همیشه تصویر تو با شکلی جدید و تازه وجود دارد و هر لحظه، طرحی نو و زیبا بر روی آب میزنم.
هوش مصنوعی: من از یاد آن چهره زیبا شرمندهام، به طوری که در پنهان از نور ماه، مشغول نوشیدن میباشم.
هوش مصنوعی: اگر نتوانستم دست به کار شوم و احساسات خود را به درستی بیان کنم، از سر ضعف هنوز هم قلبم به خاطر عشق و زیبایی معشوق میتپد.
هوش مصنوعی: زاهد به دنبال نیکیها و عبور از سختیهاست، اما من به عنوان یک رند، به دنبال لذتها و زندگی آزاد هستم و بیخیال سختیهایم.
هوش مصنوعی: از غم و اندوهی که به چشمانم ریخته شده، میپرسم و در دل خود هزاران حرف و نکته را احساس میکنم که همچون سیلابی در وجودم جاری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.