بدکاره رحمت از چه سبب چشمداشت داشت
دهقان امید حاصل هر چیز کاشت داشت
گفتم مگر زباده چو گل بشکفانمش
می خورد و سرگرانی نازی که داشت داشت
روزش مدام عید و شبش قدر بوده است
هر کس نه فکر شام و نه امید چاشت داشت
زین خاکدان کسی که بشد از دل سلیم
نقدی که بهر توشه عقبی گذاشت داشت
جویا ندید از غم عشق تو فتح باب
امیدها ز هر چه که بر دل گماشت داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ توقعات و امیدهای انسانی در زندگی است. شاعر به بررسی وضعیت یک بدکار و دهقان میپردازد. بدکار به چیزی چشمداشت دارد، در حالی که دهقان با امید به کسب نتیجه از تلاشهایش، زحمت میکشد. شاعر به عشق و اهمیت آن اشاره میکند و بیان میکند که زندگی باید معنادار باشد. او به این نکته تأکید میکند که برخی افراد با دل سلیم خود، چیزهایی را برای آینده ذخیره میکنند و در زندگی به دنبال امید و عشق هستند.
هوش مصنوعی: کشاورز با امیدواری به برداشت محصول، انتظار رحمت و برکت را داشت؛ اما چرا بزهکار به او امیدی داشت؟
هوش مصنوعی: به کسی گفتم شاید اگر مانند گل شکوفا شود، میتواند از خوشحالی و زیباییاش لذت ببرد و سرگرم شود.
هوش مصنوعی: روزهای او همیشه مانند عید بوده و شبهایش به مانند شب قدر. او هیچگاه به فکر شام نیست و امیدی به صبحانه ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که از این دنیا با دل پاک و نیت خالص رفت، تنها چیزی که برای بهرهبرداری در آخرت باقی گذاشت، عمل نیکو و ارزشمندش بود.
هوش مصنوعی: او به خاطر عشق تو هیچ امیدی نداشت و با هر چیزی که در دلش بود، همواره در غم تو به سر میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.