از سیه مستی ندانم گل چه و گلشن کجاست
کو گریبان و چه شد پیراهن و دامن کجاست
نقش ارژنگ است از رنگینی نقش خیال
سادهٔ پرکار چون چشم سفید من کجاست
آفت ایوب دردم، تشنهٔ جام شفاست
محنت یعقوب هجرم، بوی پیراهن کجاست
پشت بر دیوار هستی رو به مقصد رفته ام
گشته ام هم بزم جان جویا ندانم تن کجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالتی گیج و ناآگاه صحبت میکند و نمیداند زیبایی (گل و گلشن) در کجاست. او به دنبال نشانههایی از عشق و زیبایی است، اما نمیتواند آنها را بیابد. همچنین به درد و رنج خود اشاره میکند و به یادآوری قصههای آشنا، چون ایوب و یعقوب، میپردازد. در نهایت، او از زندگی و مقصدش دور شده و در جستجوی حقیقت و وجود خود، احساس گمگشتگی میکند.
هوش مصنوعی: از خواب غفلت و مستی، نمیدانم که گل و باغ کجاست. نمیدانم چطور شده که لباس و دامن من کجاست و به کجا رفتهاند.
هوش مصنوعی: تصویری شگفتانگیز از رنگ و خیال به وجود آمده است، گویی که زیبایی بینظیر آن مانند سفیدی چشم من نشان از وضوح و روشنی دارد. اما کجاست آن جا که چنین تجلیهای زیبایی به وضوح دیده میشود؟
هوش مصنوعی: درد من شبیه آفتی است که بر ایوب نازل شد و به دنبال جرعهای از شفای دردمندانهام. همچنین، به یاد تلخیهای یعقوب در غم دوری محبوبش میافتم و دلم هوای بوی پیراهن او را میکند.
هوش مصنوعی: من در مسیر جستجوی معنی و مقصد زندگیام، به دنبال شناخت خود و روحام هستم، اما دقیقا نمیدانم وجودم کجاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست
کاروان بار منت گشته ام رهزن کجاست
راحت آتش پرستان خانه زاد آفت است
مرهم داغی به از خاکستر گلخن کجاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.