اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگهداری
چو ماه آخر چسان از رنج کاهیدن نگهداری
خزان پیریت گردد بهار نوجوانیها
چو پای سرو خود را گر ز لغزیدن نگهداری
تلاش منصب بیداری دل در دل شب کن
چه حاصل دیده ات را گر ز خوابیدن نگهداری
چه گل ها خوبخود ریزد به دامان تمنایت
دمی دست هوس را گر ز گل چیدن نگهداری
به رنگ غنچه دایم مایه دار نقد خود باشی
چو گل گر خویش را از هرزه خندیدن نگهداری
شود جویا به عیب خویشتن چشم دلت بینا
اگر خود را ز عیب مردمان دیدن نگهداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.