چو شد در قصر، شاپور پری خوان
پری رو را برآمد ناله از جان
عرق افکند و از خود رفت یک چند
پس از یک لحظه افشاند از شکر قند
که ای شاپور خوش دامی نهادی
به ما بس وعده های خام دادی
به مشکوی شهم کردی دلالت
شدم آنجا و بس دیدم ملالت
ببین تا چند بر جانم ستم بود
که گشتستم بدین که پایه خشنود
حدیثی خوب نشنیدم از ایشان
همه اندوه و غم دیدم از ایشان
نکردند از من اینجا یاد هرگز
نگشتم دل از ایشان شاد هرگز
به من هر یک شده هر سو ترش رو
به پیشم آمده همچون زن شو
به خود زان رو از آن محنت گزیدم
که از ایشان بجز محنت ندیدم
از آن رو مرغ من اینجا مقر کرد
که باد اینجا نمی یارد گدر کرد
درین زندان که می بینی من از غم
شبی ننهاده باشم چشم بر هم
چو بشنید این حکایتها از آن حور
ز خجلت بر زمین شد آب شاپور
نیایش کرد و گفتش آفرینها
جزاک الله که باشد مردی اینها
مخور اندوه اگر دیدی بلایی
کز اینجا می رسد رهرو به جایی
فروزند اهل دل در تاب و در تب
چراغ روز از تاریکی شب
شفا باشد جزای دردمندی
دهند از بعد پستی سربلندی
پس از سختی به آسانی رسد تن
بود هر کار را مزدی معین
مکن از جور و سختی رو به دیوار
که بعد از عسریسر آید پدیدار
به صلح آید زمان چون جنگ گیرد
گشاید کارها چون تنگ گیرد
مکش محنت ازین بیش و مخور درد
که از سختی به آسانی رسد مرد
نباید تیره گشت از گرد افلاک
که آخر خاک می باید شدن خاک
میار اینها به خاطر هیچ و برخیز
که بر عذر تو استاده ست پرویز
چو بشنید این سخن شیرین همان گاه
بگفتا بس سخن گوییم در راه
سخن بی راه اگر گویی گناهست
نباشد زان سخن به کان تو را هست
پس آنگه هر دو بر مرکب نشستند
به خوش رفتن گرو با باد بستند
وزین سو چشم بر ره نیز پرویز
که اینک می رسد شیرین و شبدیز
که خوش زد این مثل آن مرد مهجور
که عمری مانده بد از یار خود دور
ازین بهتر کسی اعزاز بیند
که یاری روی یاری بازبیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر دربارهی شاپور است که در قصر خود با پری صحبت میکند. پری از زندگی در قصر و وعدههای توخالی شاپور شکایت میکند و از وضعیت خود ناراحت است. او از بیخبری و غم و اندوهی که از اطرافیانش احساس میکند، میگوید و اینکه در اینجا فقط مصیبت دیده است. شاپور به این سخنان پری گوش میدهد و به او میگوید که هر سختی به آسانی منجر میشود و بعد از مشکلات، سعادت و خوشحالی خواهد آمد. او به پری توصیه میکند که نباید از شرایط سخت ناامید شود، زیرا امیدی در آینده وجود دارد. در نهایت، شاپور و پری تصمیم میگیرند تا با هم به سوی روزهای بهتر حرکت کنند.
هوش مصنوعی: وقتی شاپور در کاخ شد، از دل او نالهای برخاست که ناشی از عشق به زنی زیبا بود.
هوش مصنوعی: بعد از اینکه لحظاتی خود را از دست داد و در حالتی به سر برد، ناگهان شکر و شیرینی خود را نمایان کرد.
هوش مصنوعی: ای شاپور، تو با دامی زیبا ما را فریب دادی و وعده های تو باعث ناامیدی ما شد.
هوش مصنوعی: در دل شغف و عشق خود، به جایی رسیدم که تنها احساس ناراحتی و دلتنگی را دیدم و هیچ چیز دیگری نبود.
هوش مصنوعی: ببین چه مدت بر جانم ظلم و ستم رفته که به خاطر آن، به این نتیجه رسیدم که باید راضی باشم.
هوش مصنوعی: من از آنها هیچ چیز خوب و خوشایندی نشنیدم، فقط اندوه و غم را از آنها دیدم.
هوش مصنوعی: هرگز به یاد من در اینجا نبودند و دل من همیشه از آنها شاد نیست.
هوش مصنوعی: به من نگاه کن که هر طرفی، کسانی که به من بدرفتاری کردهاند، مثل زنی که به شوهرش احترام نمیگذارد، به سمتم میآیند.
هوش مصنوعی: به خاطر رنجی که از آنها دیدم، خودم را از آنها دور کردم چون جز درد و رنج چیزی از آنها نچشیدم.
هوش مصنوعی: مرغ من به خاطر اینکه باد در اینجا نمی وزد، در این مکان ساکن شده است.
هوش مصنوعی: در این زندانی که میبینی، من هیچ شب را بدون غم و اندوه نبودهام و برای یک لحظه هم چشمانم را بر هم نگذاشتهام.
هوش مصنوعی: وقتی آن حور این داستانها را شنید، از شرم بر زمین افتاد و مانند آب شاپور جاری شد.
هوش مصنوعی: او دعا کرد و گفت: آفرین بر تو، خداوند تو را جزا دهد که چنین مردانی وجود دارند.
هوش مصنوعی: غمگین نباش اگر بلایی را دیدی که از اینجا میآید، زیرا مسافر هرگز به مقصدی نمیرسد.
هوش مصنوعی: روشنی و شعف افرادی که دارای دلهای بیدار و پر از عشق هستند، در میان سختیها و مشکلات زندگی مثل چراغی میدرخشد و راه را از دل شب تاریک روشن میکند.
هوش مصنوعی: درمانی برای آنکه در رنج و درد است، پاداشی به آنان که از پایینترین درجه به اوج بلندی دست مییابند، داده خواهد شد.
هوش مصنوعی: پس از تحمل مشکلات، آسانی به سراغ انسان میآید و هر کاری پاداش خاص خود را دارد.
هوش مصنوعی: در زمانهای سخت و دشوار ناامید نشو و به ناامیدی پناه نبر، زیرا بعد از هر سختی، زمان راحتی و بهبود فرا میرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که صلح برقرار میشود، مشکلات حل خواهند شد و زمانی که جنگ و درگیری وجود داشته باشد، کارها دشوار و پیچیده میشوند.
هوش مصنوعی: دیگر بیش از این درد و زحمت نکش و رنج نببر، زیرا آن کسی که از سختیها عبور کند، به آسانی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: انسان نباید از مشکلات و چالشهای زندگی ناامید شود، زیرا در نهایت همه ما به سرنوشتی مشابه با خاک باز میگردیم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که به خاطر هیچ چیز به اینها وابسته نباش و برخیز، زیرا کسی مثل پرویز بخاطر تو ایستاده است. به عبارت دیگر، به اهمیت و ارزش خودت و حمایت دیگران توجه کن و اجازه نده که مسائل بیاهمیت تو را متوقف کند.
هوش مصنوعی: به محض اینکه این سخن شیرین را شنید، گفت حالا دیگر بس است، ما در این مسیر زیاد صحبت کردهایم.
هوش مصنوعی: اگر بیهدف و بیمنطق سخن بگویی، این کار نادرست است؛ اما نگران نباش، چون این نوع سخن گفتن به تو آسیب نمیزند.
هوش مصنوعی: سپس هر دو بر روی اسب سوار شدند و با شادی و خوشحالی راهی شدند و همراه با باد حرکت کردند.
هوش مصنوعی: از این سو نیز چشم به راه پرویز است، زیرا هماکنون شیرین و شبدیز در حال رسیدن هستند.
هوش مصنوعی: شخصی به خوبی و شادمانی رفتار میکند، مانند آن مردی که سالهای زیادی از محبوبش دور مانده است.
هوش مصنوعی: بهتر از این نیست که کسی احترام و ارزش بالاتری ببیند، جز اینکه یاری را مشاهده کند که دوباره به یاریاش میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.