از لعل تو عمت العطایا
وز زلفت تو دامت البلایا
بی پیروی سگان کویت
صارت خطواتنا خطایا
بی روشنی فروغ رویت
اضحت غدواتنا عشایا
شهرت طلبان نامجو را
یاد تو نشانده در زوایا
پای طلبم به ره شکستی
مطلوب تو زین چه بود آیا
یا پای مرا درست گردان
یا سوی من شکسته پاآ
داد دل جامی از جداییست
داد دل او بده خدایا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ذاتش بنمود در مرایا
صورت بستند جمله اشیا
در نظم بلند چون ثریا
در سجع لطایفش مهیا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.