عشق تو منسوخ ساخت دفتر علامگی
بر ورق ما نوشت حرف سیه نامگی
خلعت شه باد چست بر قد خاصان که هست
جامه درویش بس خلعت بی جامگی
در ره خودکامه ای خاک شدیم و هنوز
از سر او کم نشد نخوت خودکامگی
بس که کنند ازدحام بهر تماشا عوام
مجلس واعظ گرفت صورت هنگامگی
محرم راز تو نیست کس به جهان زان شوند
خاصگیانت نهان در حجب عامگی
نفس که شد مطمئن در کنف عشق تو
رست ز امارگی ماند ز لوامگی
جامی و نظم بلند کز پی ثبتش کند
وجه قمر صفحگی تیر فلک خامگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.