ای چو جان در دل من جا کرده
عقل را عشق تو شیدا کرده
هر که امروز رخت دیده به نقد
پشت بر نسیه فردا کرده
کی کند روی تماشا به بهشت
هرکه روی تو تماشا کرده
بت تو را دیده و چون برهمنان
پیش تو سجده تمنا کرده
عارضت کرده به خط غارت دین
این چه رسم است که پیدا کرده
در پی وصل چو تو مشک خطی
شهری از سر چو قلم پا کرده
تا کند فکر دهانت جامی
عمر در فن معما کرده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.