صوفی ز خانقه به خرابات می رود
زآفتکده به مأمن آفات می رود
عمر عزیزبی می و معشوق فوت کرد
اکنون پی تلافی مافات می رود
نعلین هر دو کون کشیده ز پای سعی
موسی صفت به طور مناجات می رود
ما را طواف کوی مغان یاد می دهد
هر جا سخن ز سیر مقامات می رود
هر دم بلای نفی سوی بحر نیستی
دل بهر شست و شوی اضافات می رود
وانگه درون زورق الا گرفته جای
پاک از همه به ساحل اثبات می رود
جامی رود به میکده شب بی چراغ و شمع
این راه را به نور کرامات می رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.