منزلی خوش خانه ای دلکش مقامی دلگشاست
ساقی گلچهره کو و مطرب خوشگو کجاست
تا دهد آن با خیال لعل جانان جام می
تا کند این بر سرود بزم شاه آهنگ راست
خسرو و غازی معز ملک و دین سلطان حسین
آن که پیش طلعتش خورشید را قدر سهاست
روشن است اسرار گیتی بر ضمیر او بلی
ساغر می بر کفش آیینه گیتی نماست
ساقی بزم وی آمد آسمان کز آفتاب
ایستاده جام زر بر دست پیش او دوتاست
از سوال سایلش هر لحظه ذوقی دیگر است
بزم جودش را مغنی آری آواز گداست
از قدوم اوست کین فرخ نشیمن روز و شب
بر مثال کعبه گشته قبله اهل صفاست
حبذا بیتی تمام ارکان که هر کامد درون
غیر آب حوض او بیرون شدن دیگر نخواست
آب کز فواره حوضش جهد هرکس که دید
گفت شاخی از بلورتر ز لوح سیم خاست
این همه نقش عجب بر سقف و دیوارش پدید
وصف صورتخانه چین بعد ازین کردن خطاست
هرکه در صف نعالش پا نهاد از بس علو
ماه نو بر آسمان چو نعل کفشش زیر پاست
چون صریر فتح ابوابش همی آید بگوش
زایران را خیر مقدم سایلان را مرحباست
سایه یزدان در او تا زد قدم هر بامداد
مهر گردون بر حریم آستانش چهره ساست
دیده چرخ این دولت از وی بر درش زان تا سحر
دوخته صد دیده هر شب بر امید توتیاست
جامی از حد رفت اطناب سخن بگل طناب
خیمه نطق آوری را زانکه هنگام دعاست
تا ز زرین دایره جرم منیر آفتاب
شمسه ایوان نیلی گنبد عالی بناست
باد باقی شاه و ارکان جلال و جاه او
خاصه آن کین منزل از تدبیر او عشرت سراست
مستجاب است این دعا دانم که از آفات دهر
سایه اقبالشان درماندگان را ملتجاست
نیست تنها بهر ایشان این دعای مستجاب
التماس رحمتی بهر همه خلق خداست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست
روز شادی روز ما سلطان دین سلطان ماست
بند شاهی کرد محکم راه دولت کرد پاک
چشم عالم کرد روشن کار گیتی کرد راست
وقت وقت رامش است و روز روز عشرت است
[...]
آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی
گفت کین والی شهر ما گدایی بیحیاست
گفت چون باشد گدا آن کز کلاهش تکمهای
صد چو ما را روزها بل سالها برگ و نواست
گفتش ای مسکین غلط اینک از اینجا کردهای
[...]
شاه را تاج ثنا دادم نخواهم بازخواست
شه مرا نانی که داد ار باز میخواهد رواست
شاه تاج یک دو کشور داشت لیک از لفظ من
تاجدار هفت کشور شد به تاجی کز ثناست
شه مرا نان داد و من جان دادمش یعنی سخن
[...]
یارب این مائیم و این صدر رفیع مصطفاست
یارب این مائیم و این فرق عزیز مجتباست
یارب این مائیم و این روی زمین یثرب است
کاسمان را هفت پشت از رشک یک رویش دوتاست
خوابگاه مصطفی و کعبه مان از پیش و پس
[...]
خوش ولایت ها که در تحتِ امورِ اولیاست
مصرِ استغنا و رومِ فقر و بغدادِ رضاست
بخشِ ایران قسمِ عشق و قسم توران بخش عقل
در میان آمویِ حکمت هم روان و هم رواست
هم خراسانِ سلامت هم عراق عافیت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.