جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » رباعیات » شمارهٔ ۳۶ احمد که اجل به قتل او تیغ کشید وز دهر بجز زهر شهادت نچشید آورد خرد برون چو این نکته شنید تاریخ وفات او ز مقتول شهید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: احمد به دست تقدیر به قتل رسید و جز زهر شهادت چیزی از زندگی نچشید. وقتی این نکته را شنید، عقلش کار کرد و متوجه شد که تاریخ وفات او همانند یک شهید مقتول است.
هوش مصنوعی: احمد به دست تقدیر کشته شد و او در این دنیا هیچ طعمی جز زهر مرگ را نچشید.
هوش مصنوعی: وقتی که عقل به کار افتاد و این نکته را شنید، تاریخ وفات او را که به عنوان شهید کشته شده بود، به یاد آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
یک نیم رخت الست منکم ببعید
یک نیم دگر ان عذابی لشدید
بر گرد رخت نبشته یحی و یمیت
من مات من العشق فقد مات شهید
چون قفل نشاط را شود باغ کلید
از ساعد گل روی بجو جام نبید
گردون ز بساط ابر در دامن خوید
در شاخ زمرد افگند مروارید
آهو با شیر کی تواند کوشید
جوجگک با باز کی تواند پرید
صد بار بدل پند بکردم نشنید
وز خود رائی بدو رسید آنچه رسید
این دیده بیچاره بدو در نگرید
دیدی کز دیدن او دیده چه دید
احسان خداوند به من بنده رسید
بر شاخ امید من بر و برگ دمید
والله که من از جاه تو آن خواهم دید
کآن نوع کس از خلق نه گفت و نه شنید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.