گنجور

 
 
 
لبیبی

در این قصیده که گفتم من اقتفا کردم

باوستاد لبیبی که سیدالشعراست

بر آن طریق بنا کردم این قصیده که گفت:

«سخن که نظم کنند آن درست باید و راست »

امیر معزی

اگرچه ناموران را تفاخر از هنرست

تفاخر هنر از شهریار نامورست

جلال دولت عالی جمال ملت حق

که پادشاه جهان است و خسرو بشرست

اگر زمانه بنازد ز عدل او نه شگفت

[...]

سید حسن غزنوی

قوی دلی که به خلق و به خلق گل شکر است

ز خلق و خلقش چون گل شکر در آب تر است

ثبات دولت او جان صورت امل است

شعاع خنجر او نور دیده ظفر است

همای همت او ظل مردمی گسترد

[...]

سعدی

به راه راست توانی رسید در مقصود

تو راست باش که هر دولتی که هست تو راست

تو چوب راست بر آتش دریغ می‌داری

کجا به آتش دوزخ برند مردم راست

امیرخسرو دهلوی

شب فراق سیاه و مرا سیاه تر است

که شام تا سحرم زلف یار در نظر است

چگونه تیره نباشد رخم که شمع مراد

نمی فروزد ازین آتشی که در جگر است

مگو که چند شوی بی خبر ز مستی عشق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه