رقیب کیست که بوسه به خاک پات دهد
درین معامله یارب خدا جزات دهد
ز کامبخشی لطفت امید می دارم
که کام جان من از لعل جانفزات دهد
گهی که جلوه کنی ترسد از خراش مژه
وگرنه عاشق بیدل به دیده جات دهد
ز خط لب چه نویسی برات بر جانها
که دید روی تو را کو نه جان برات دهد
چو دروفات کنم گریه هر گلی که دمد
ز آب دیده من نکهت وفات دهد
به ترهات کشد راه سالک آخر کار
اگرنه دست ارادت به طره هات دهد
بیفت کشته او جامیا بود که لبش
به جرعه ای چو شوی خاک خونبهات دهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نسیم باده به جان مژده حیات دهد
لب پیاله ز غمها خط نجات دهد
متاع هستی خود صرف باده کن زان پیش
که دور چرخ به تاراج حادثات دهد
سلوک عشق محال است بی ثبات قدم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.