ساقیا دور فلک منشور عید آورده است
ماه نو میخانه را زرین کلید آورده است
ساغر عشرت که شد در سلخ شعبان ناپدید
غره شوال باز آن را پدید آورده است
عید داده عاشقان را مژده یوم جدید
وز شراب لعل سان رزق جدید آورده است
بهر عیدی از لب جانان و چشم و غمزه اش
وعده ای آمیخته با صد وعید آورده است
سایه افکنده مرا بر فرق پیر میکده
شیخ کامل پی به سروقت مرید آورده است
خواسته ست افشای سر عشق معشوق ازل
بلبل و گل را که در گفت و شنید آورده است
جامی از خوبان چه بندی دیده چون نقاش صنع
این همه نقش از برای اهل دید آورده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.