ای سیه تر دل سنگین تو از روی رقیب
در کجی راست به هم خوی تو و خوی رقیب
گردن اندر خم بازوی رقیب است تو را
چند بر خسته دلان زور به بازوی رقیب
هرچه او راست پسندیده پسندیده توست
چند سنجیدن یاران به ترازوی رقیب
بس که آزار به رویم ز رقیب آمده است
هیچ گه روی نخواهم که کنم سوی رقیب
عمرها رفت به هر سوی و به جایی نرسید
بعد ازین سوی عدم باد تک و پوی رقیب
صد گره بر رگ جان می کشم از موی تو لیک
طاقت یک گرهم نیست ز ابروی رقیب
از خدا مرگ رقیبان به دعا می خواهند
کس چو جامی به جهان نیست دعاگوی رقیب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شده خوی تو با من بتر از خوی رقیب
روزم از هجر سیه ساخته چون روی رقیب
گفته بودی که: سگ ما ز رقیب تو بهست
لیک پیش تو به از ماست سگ کوی رقیب
بسکه از کعبه کوی تو مرا مانع شد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.