بیا ساقی بیار آن باده پاک
بشو حرف مرا زین تخته خاک
که بند پای گشته حرف هستی
نشاید رفت ازین راه خطرناک
بود آسان نما ادراک مقصود
ولی مشکل بود ادراک ادراک
همی بینی ولیکن دید خود را
نبینی این نه بیناییست ماناک
ز خارستان طبع اندر دوچشمت
خلیده گوییا خار است و خاشاک
عجبتر آنکه هرگز یک سر موی
ز نابینایی خود نیستت باک
چو نرگس چشمها بگشاده جامی
به کوری ساختی حاشاک حاشاک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ساقی میخواهد که بادهای پاک بیاورد تا او بتواند به حقیقت و معانی عمیقتر زندگی دست یابد. او اشاره میکند که زندگی پر از خطراتی است و درک واقعی مقصود کار آسانی نیست. شاعر به تضاد بین دیدن و درک کردن اشاره میکند و بیان میکند که انسان ممکن است ببیند، اما در واقع از چشم خود نسبت به حقیقت کور باشد. او به دشواری درک واقعیات و همچنین نابینایی درونی اشاره میکند، و در نهایت نسبت به غفلت از خطاهای خود، تأکید میکند. این شعر به عمق تفکر، شناخت و درک انسان پرداخته و بار دیگر بر اهمیت خودآگاهی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: بیا و برایم آن شراب خالص را بیاور، تا بتوانم از این دنیای مادی و زمینی خودم را رها کنم و به حقیقتها بپردازم.
هوش مصنوعی: هرگز نباید از این مسیر پرخطر خارج شد، چرا که وابستگی به وجود و هستی همچون بند پای ماست.
هوش مصنوعی: فهمیدن هدف و مقصود کار سادهای است، اما درک عمق و معنی این درک کار دشواری به شمار میرود.
هوش مصنوعی: تو میبینی اما در واقع خودت را نمیبینی. این دیدن واقعی نیست، مانند این است که به حقیقت نپیوندی.
هوش مصنوعی: چشمهایت مانند خارزار است و در آن خارها و خاشاک وجود دارد.
هوش مصنوعی: عجیب است که تو حتی نسبت به یک تار موی نابیناییات هیچ نگرانی نداری.
هوش مصنوعی: چشمهای تو مانند گل نرگس باز شده و با زیبایی خود، جهانی را به تاریکی و کوری انداختی. هرگز نمیتوانم این زیبایی را انکار کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
بدو داده است ایزد گوهر پاک
که نز بادست و نز آبست نز خاک
به جستجوی او بر بام افلاک
دریده وهم را نعلینِ ادراک
زهی سلطان دارالملک افلاک
زهی تخت تو عرش و تاج لولاک
مجره زان پدید آمد که یک شب
فلک از دست قدرت جامه زد چاک
قزح زان آشکارا شد که یک روز
[...]
نهد در صبح مهری کاندر افلاک
به رسم عاشقان دامن کند چاک
چه نسبت خاک را با عالمِ پاک
که ادراک است عجز از درکِ ادراک
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.